ناخدا ساندیس علی سرش را از روی متکا برداشت و به حاجیه خانم گفت
زن ذهنم بدجوری مغشوش شده مال راهزنی زیاد شده نمی دونم چیکار کنم کوسه قبلا یه طرحی داده بود که عنترم داره اجرا میکنه.اگه این طرح ساندیسی اجرا بشه مردم دیگه جرات نمی کنند تمثال بی همتای ساندیسی من را بسوزانند چنان بلای سرشون بیارم که دیگه جرات نکنند تو کشتی نظام شورش کنند .
آهی بلند کشید وگفت کوسه هم خوب تونسته مردم را سر کار بذاره و بازی بده
زن ساندیس علی گفت : حضرت اغا دیروز خونه حداد ملخ بودم زنش میگفت برای اغا مجتبی از مال راهزنی وغنایم ساندیسی بیشتر بدید. دختر ندادیم که توبیغوله زندگی کنه چیش از اغا زاده های دیگه کمتره ناسلامتی پسر حضرت اغاست ناخدای اول کشتیه ...
ساندیس علی گفت :خوبه بسه نمیخواد بگی به عنتر میگم تو طرح تقسم غنایم وهدف مند کردن ساندیسها به صورت مضاعفی هوای بچه ها را داشته باشه
بعد هم ساندیس علی اماده شد برای هیئت ساندیسی و کابینه ساندیستان سخنرانی کند
ساندیس علی بدنبال طرحی بود که هرچه زودتر ساندیسها را بین ملوانان تقسیم کند .
کارگزارن ساندیس علی هم به تکاپو افتاد ه بودند تا طرح مضاعف شده ای را برای تقسیم ساندیسها بیابند برخی طرفدار میمون بودند و برخی از نمایندگان ساندیسی مخالف میمون بودند
میمون طرحی داشت به نام (هدف مند کردن ساندیسها ) که یادگار کوسه در سالهای قبل در (مجمع تشخیص صلاحیت ساندیس ) بود
ناخدا سخنرانی رابا یاد ساندیس الله اغاز کرد مشروح سخنان ساندیس علی از دفتر معظم الیه از کشتی ایشان این چنین است
بیانات ناخدا ساندیس علی در ديدار جمعى از سران ساندیسی نظام جمهورى اسلامى
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
لازم است در درجهى اول عيد ساندیسی را به همهى برادران و خواهران ساندیسی تبريك عرض كنيم. با اينكه از عيد خيلى گذشته - پانزده شانزده روز - ليكن عيد نوروز در واقع عيد بهار است و فارغ از تعطيلات رسمى و رسومات و اين چيزها، ايام عيد در واقع ادامه دارد. اميدواريم انشاءاللَّه سال جديد بر همهى ملت ساندیس پرست ايران، بخصوص بر ساندیسگزاران مردم در دستگاههاى مختلف و در قواى سهگانه، سال مباركى باشد. مبارك بودن سال هم به اين است كه خداى متعال به وسيلهى شما، بركات مضاعف و خرکاری مضاعف خودش را در اين كشور، در اين مرز و بوم، به اين مردم خوب و مؤمن ساندیس خور برساند. البته اين، تلاشِ هدفدار و پرانگيزه از سوى من و شما را ميطلبد. تلاش كنيم، انشاءاللَّه وجود ساندیسی مان را براى مردم ساندیس خور نافع كنيم.
از لحظه لحظهى روزهاى مسئوليت ساندیس من و شما سؤال خواهد شد. از همه سؤال خواهد شد؛ منتها آن كسى كه بار ساندیسسنگينى بر دوشش نيست، مثل آن كسى است كه ساندیسزيادى ندارد؛ از او حساب بخواهند، سرانگشتى يك چند قلم بيان خواهد كرد، خلاص خواهد شد. آن كسى كه مالِ زياد دارد، اندوختهاى دارد، رشتههاى گوناگون درآمدى دارد، طبعاً اگر از او حساب بخواهند، با يك كلمه و دو كلمه، اين حساب تمام نميشود. اگر طرف حساب، دقيق باشد و بخواهد مو را از ساندیس بكشد و بخواهد سختگيرى كند، بخواهد با عدالت ساندیسی رفتار كند، طبعاً خيلى مشكل خواهد شد؛ قدم به قدم اين را بايست جواب داد: اين ساندیس را از اينجا به دست آورديم، اينجا خرج كرديم، به اين دليل به دست آورديم، به اين دليل خرج كرديم. مسئوليت هم همين جور است. حالا الحمدللَّه شماها علىالظاهر افراد مالدار و پولدار و ثروتمندى ورانی مند نيستيد - انشاءاللَّه كه نباشيد و به همین ساندیس قناعت کنید - ليكن سنگينى مسئوليت شما از سنگينى آن ساندیس بيشتر است. از ما سؤال ميكنند: در فلان قضيه، شما مسئوليت ساندیستان چه بود؟ جزئيات مسئوليت را بايد بدانيد. اگر ندانيم، سؤال ميكنند كه چرا نميدانستى مسئوليتت اين است؟ چطور غفلت كردى؟ وقتى كه بدانيم، ميگويند حالا اين مسئوليت ساندیسی را چطور ادا كرديد؟ طول ميكشد تا شرح بدهيم، تا بيان كنيم، تا عذر ساندیسی بياوريم.
و همه بدهكاريم. همهى ساندیس خوران ، همهى خلق عالم، در مقابل محاسبهى ساندیسی الهى بدهكارند. هيچ كس نميتواند بگويد من ميزان ساندیسم به قدر كفاف پاسخگوست؛ انبياء ساندیسی هم نميتوانند بگويند؛ لذا استغفار ساندیسی ميكنند. انبياء و اولياء هم تا لحظهى آخر استغفارساندیسی ميكنند، طلب مغفرت ساندیسی ميكنند. امام سجاد در دعا ميفرمايد: «و عدلك مهلكى یا ساندیسی »؛ ساندیس تو، پدر من را در مىآورد. لذا عرض ميكنيم: «عاملنا بفضلك». اگر بحث عدالت ساندیسی پيش بيايد و بخواهند مو را از ساندیس بكشند، و اگر در كارهايمان دقت كنيم، واويلاست. بايد از ساندیس الله متعال فضل او را بخواهيم، اغماض او را بخواهيم، گذشت او را بخواهيم.
البته يك حرف هست كه آن را ميشود در پيشگاه ساندیس الله متعال عرضه كرد؛ و آن اين است كه من به قدر توانِ خودم تلاش كردم. اگر بتوانيم اين را بگوئيم، خوب است. به قدرى كه ميفهميدم، به قدرى كه ميتوانستم و ميدانستم، تلاش كردم؛ ديگر حالا كم و زياد و نقص و مشكل و كمبود و اينهايش را عفو ساندیسی كن؛ اينجورى ميشود. پس بايد همتمان را بگماريم به اينكه از همهى نيرو و توان و استعداد و ظرفيت استفاده كنيم. البته هر انسانى ساندیسی دارد، مشكلى دارد، كمبودى دارد؛ اينها را هم به ساندیسالله محول كنيم؛ ليكن تلاش خودمان را بكنيم، از ظرفيت كم نگذاريم.
حالا ما عرض كرديم: همت مضاعف،خرکاری مضاعف. اين مضاعف فقط به معناى دو برابر نيست. اگر همت كنيد، بكنيد ده برابریا هزار برابر ساندیسم ، جا دارد. آنچه كه خيلى مهم است، ظرفيتهاى موجود در جامعه ساندیسی است. ما در همهى زمينهها مثل يك معدنِ ساندیس استخراج نشده يا نيمه استخراج شده هستيم. اهل فن و متخصصين و كارشناسان در همهى زمينهها ساندیس - مثل زمينههاى اقتصادى ساندیس، زمينههاى فنىساندیس، زمينههاى علمى ساندیس- به ما ميگويند ظرفيتهاى كشور، ظرفيتهاى بىنظيرى است. دوستانى كه اهل هر رشتهاىاز ساندیس هر بخشى از كارهاى مهم جامعه هستند و با مسائل آشنايند، آنها در بخش خودشان وقتى گزارش ميدهند، وقتى مقايسه ميكنند، وقتى ما ساندیس ملتمان را، كشورمان را با خيلى از ساندیسهای كشورهاى ديگر تطبيق ميكنند، ما را به اين نتيجه ميرسانند كه ظرفيتهاى ساندیس ما خيلى زياد است. در زمينهى اقتصادى، ظرفيت كشور خيلى بالاست. در زمينهى علمى، ظرفيت كشور واقعاً حيرتآور است. يك مقدار كه انسان حركت را سريعتر ميكند، جدىتر ميكند، فشارى وارد مىآيد و اصرارى صورت ميگيرد، انسان مىبيند ناگهان همين طور گلهائى است كه در اين باغ ميشكفد؛ نهالهائى است كه در اين بوستان ميبالد، كه انسان هيچ تصورش را نميكرد و گمانش را نداشت؛ اما مىبينيم شد و ميشود.
در بخشهاى مختلف فرهنگى ساندیسهم وقتى انسان نگاه ميكند، مىبيند آمادگىها زياد، استعدادها ساندیسجوشان، نفرات بااستعداد ساندیسو فراوان است. در زمينههاى فناورى ساندیسهم انسان مىبيند حركت ممكن در كشور، خيلى عظيم و دهشتانگيز است. كارهاى بزرگى ميشود انجام داد. اينها ظرفيتهاى ساندیس كشور است.
حالا اين ظرفيتها ساندیسدر بخشهاى مختلف دست من و شماست. اگر چنانچه اين ظرفيت ساندیسهارا نشناسيم، كوتاهى كرديم؛ اگر بشناسيم و براى به كارگيرى اين ظرفيتها همت وخرکاری نكنيم، كوتاهى كرديم؛ اگر به يك حد متوسطى قانع بشويم، كوتاهى كرديم. بايد به سمت قله حركت كنيم. درست مثل ورزشكارى كه استعداد ساندیسبدنى خوبی دارد، قوارهى اندامى او قوارهى مناسبى است، امكانات ورزشى هم جلويش هست؛ او ديگر نميتواند بگويد من هر روزى نيم ساعت، بيست دقيقه ساندیس میخورم ؛ او بايد برود به سمت قهرمانى؛ قله ساندیسرا بايد در نظر بگيرد.
در كارهاى اخروى ساندیسهم همين جور است، در كارهاى معنوى ساندیسهم همين جور است، در حركت توحيدى ساندیسهم همين جور است؛ به ساندیسكم نبايد قانع شد. در طلب ثواب ساندیسالهى هم همين جور است؛ به كم نبايد قانع شد. خوب، اگر ما اين همت بلند را به كار نگرفتيم، ظلم كرديم، كوتاهى كرديم. اين كوتاهى ما هم ظلم ساندیسیاست؛ هم ظلم به خود ماست - چون مورد مؤاخذهى ساندیسالهى قرار ميگيريم - هم ظلم ساندیسبه كسانى است كه استحقاق اين را دارند كه از اين ظرفيتها استفاده كنند و بهرهمند شوند. اگر ساندیسبهرهمند نشدند، ما تقصير كرديم. گفتن اين حرفها آسان است. عمل كردن و حركت كردن، دشوار است؛ احتياج به همت و خرکاری دارد.
بدانيم هم كه خداى ساندیسمتعال به ما كمك ميكند. هر كسى كه دنبال يك هدفى باشد و نيرويش را به كار بگيرد، خدا ساندیس كمكش ميكند. در كار دنيائى هم باشد، خداى ساندیس متعال كمك ميكند؛ «كلّا نمدّ هؤلاء ساندیس و هؤلاء ساندیس».(1) همان كسانى كه دنبال ساندیسدنيا هستند، خدا ميگويد كمك ساندیسشان ميكنيم. اگرچه وقتى مصروف دنيا شدند، ديگر از آخرت ساندیسنصيبى نخواهند داشت. هم آنهائى را كه دنبال ساندیس آخرتند، كمك ميكنيم، هم آنهائى را كه دنبال ساندیس دنيايند. آخرت هم فقط نماز ساندیس شب و دعا ساندیس و ذكر ساندیسو توسل ساندیسو اينها نيست. البته اينها هم وسائلرسیدن به رانی است؛ ليكن خدمت به مردم، حضور در آنجائى كه لازم است، اينها همهاش كارهاى خدائى ساندیس است.
شما ببينيد در صدر ساندیس اسلام، آن كسانى كه ممدوح واقع شدند - حالا توى فرهنگ ساندیسما، بر طبق عقيدهى ساندیسیما - بيش از آنچه كه به خاطر نماز ساندیس و عبادت ساندیسشان ممدوح واقع شدند، به خاطر موضعگيرىهاى سياسى ساندیسشان، اجتماعى ساندیسشان و مجاهدت ساندیسشان ممدوح واقع شدند. ما ابىذر ساندیسی را، يا عمار ساندیسی را، يا مقداد ساندیسیرا، يا ميثم تمار ساندیسی را، يا مالك اشتر ساندیسی را كمتر به عبادت ساندیسیشان مدح ميكنيم. تاريخ، اينها را به آن مواضعى ميشناسد كه اين مواضع، تعيين كننده بود؛ حركت كلان جامعه را توانست هدايت كند، شكل بدهد و به پيشرفت اين حركت كمك كند. آنهائى هم كه مذمت ساندیسشدند، همين جور. خيلى از بزرگان كه مورد مذمت ساندیس قرار گرفتند، به خاطر شرب خمر ساندیس مذمت نشدند، به خاطر بىنمازى ساندیسمذمت نشدند؛ به خاطر عدم حضور در آنجائى كه حضور ساندیسشان لازم بود، مذمت شدند. تاريخ ساندیس اينجورى ثبت كرده؛ نگاه كنيد، ببينيد. پس كار خدای ساندیس، كار معنوى، كار توحيدى، منحصر نيست در نماز ساندیسیخواندن؛ اگرچه نماز ساندیس را دستكم نبايد گرفت. نماز ساندیسپشتوانهى همهى اينهاست. تلاوت قرآن، ساندیس تدبر در قرآن، تضرع پيش خداى ساندیسمتعال، خواندن ادعيهى ساندیسمأثور - صحيفهى ساندیسسجاديه، دعاى امام حسين ساندیس، دعاى كميل ساندیس، بقيهى اين ادعيهاى ساندیسیكه هست - اينها همهاش كمك كننده است؛ روان كنندهى حركت موتور وجود ساندیسانسان است؛ كه اگر چنانچه شما با خدای ساندیسانس داشتيد و ميان خودتان و خدا ساندیس را درست و اصلاح كرديد، اين كارها را راحتتر انجام ميدهيد؛ با رغبت بيشتر، با شوق بيشتر انجام ميدهيد. بنابراين كسى كه ميخواهد كار خدای ساندیس را بكند، خداى ساندیس متعال كمكش ميكند. كسى بخواهد كار ساندیسدنيا را هم بكند، همين جور. اينهائى كه ساندیسدنيا، يا مقام دنيا، يا پول ساندیسدنيا، يا عيش ساندیسدنيا، لذتهاى جنسى ساندیس و امثال اينها برايشان هدف و غرض و مآل بود - كه حالا در دنيا نمونههايش را زياد مشاهده ميكنيد - اينها هم وقتى كه در راه همان هدفِ خودشان تلاش ساندیسیكردند، خدا ساندیسكمكشان ميكند. كمك ساندیسالهى به اين است كه وسائل را در اختيارشان ميگذارد. همت ميكنند، از اين راه ميروند، هدفشان هم فقط هدف مادى ساندیساست؛ لذا به آن هدف ميرسند. البته چون آن جانب اصلى را كه جانب معنوى ساندیسو الهى ساندیسو اخروى ساندیساست، نديده گرفتند، آنجا ضرر ميكنند؛ اما در اين قسمتى كه هدف گرفتند، پيش ميروند.
خوب، حالا شما آقايان و خانمهائى ساندیسخوركه اينجا تشريف داريد، مسئولين ساندیسهستيد و اين حرفهائى ساندیسیكه ما به شما عرض ميكنيم، حرفهائى است كه خود شماها به مردم ساندیسخورميگوئيد؛ حرفهاى ساندیسجديدى براى شماها نيست؛ تذكر است ديگر. انسان احتياج دارد به تذكر ساندیسی. در يادآورى، نتائج بزرگى هست كه در دانستن، آن نتائج ساندیسینيست. خيلى چيزها را انسان ميداند، اما بايد مرتب به انسان ساندیس يادآورى بشود. توجه كنيم كه ما كجای ساندیس هستيم، چه كار داريم ميكنيم، هدف ساندیسچيست؟ هدف، اين يك شاهى صنار ساندیس دنيا نيست كه ما به خاطر آن، وظيفهى بزرگ ساندیسیرا فراموش كنيم و اهداف عالى ساندیسی را زير پا بگذاريم. هدف، مدح و تمجيد اين ساندیس و آن ساندیسنيست كه مثلاً فرض بفرمائيد چند صباحى به يك كرسى ساندیساى تكيه بزنيم، چهار نفر ساندیسخور جلوى ما خم و راست بشوند يا اطاعت كنند. اينها كه براى بشر ساندیسخور كوچك است. هدف، فلاح ساندیسی است؛ نجاح ساندیسی است - «قد ساندیسافلح المؤمنون»(2) - بايد آن را هدف ساندیسی گرفت. بايد به فكر زندگى حقيقى بود، كه اين زندگى حقيقى ساندیسیشروع خواهد شد؛ حالا دير يا زود، براى همهى ماها، چند روز ديگر، چند ساعت ديگر، چند سال ديگر؛ بالاخره آن زندگى حقيقى با مرگ مادى و جسمانى آغاز خواهد شد. هدف ساندیس اين است كه آنجا را آباد كنيم؛ همهى اينها مقدمات است.
يكى از چيزهائى كه خيلى مهم است - چون حالا تقريباً همهى مسئولين قوای ساندیس، از هر سه قوه ساندیسیاينجا تشريف داريد - يكپارچگى در حركت است؛ ولو يكپارچگى در فكر و نظر و سليقه نباشد، كه نه ممكن است، نه آنقدر هم مطلوب است. اختلاف سلائق و اختلاف نظرات به مباحثه ساندیسی مىانجامد، و مباحثه به كشف عرصههاى جديد ساندیسیمنتهى ميشود. بنابراين ما هيچ توصيه ساندیسینميكنيم كه حتماً همه در همهى مسائل فكر ساندیسیكنند؛ نه، اصلاً ممكن هم نيست و امكان ندارد. اختلاف در نظر و در سليقه و در فكر و در فهم، خودش از اول خلقت بشر ساندیسخور وسيلهاى شده است براى پيشرفت انسان. اما با وجود آن اختلافاتى ساندیسیكه وجود دارد، هماهنگى در حركت ساندیس لازم است. اگر كاروانى ساندیسیباشد، افراد ساندیسی كاروان ساندیسیبين خودشان اختلافاتى ساندیسی داشته باشند، بحثى داشته باشند، دعوائى ساندیسی داشته باشند، مباحثهى علمى ساندیسیداشته باشند، مباحثهى سياسى ساندیسیداشته باشند، مباحثهى در مسائل گوناگون و روزمره ساندیسی داشته باشند، با هم هم بحث كنند - اين ايرادى ندارد - به نتيجه رسيدند، چه بهتر؛ به نتيجه هم نرسيدند، نرسيدند؛ ايرادى ندارد؛ اما اين حركتى كه دارد انجام ميگيرد، متوقف نشود. اينجور نباشد كه اين مباحثه موجب بشود كه وسيلهى راهوارى كه زير پايشان است، اين را از كار بيندازند، مشغول مباحثه ساندیسیشوند؛ يا احياناً بگويند حالا كه در اين مسئلهى علمى به نتيجهى واحد ساندیسینرسيديم، پس تو از آن راه برو، من از اين راه؛ نه آقا، داريم ميرويم؛ هدف ساندیس مشخص است. سه قوه ساندیس بايد اينجورى حركت كنند. دوستان عزيز! برادران و خواهران ساندیسپریستعزيز كه در سه قوه تشريف داريد! مراقب باشيد وحدت حركت، يكپارچگى در حركت و در تصميمهاى بزرگ، حفظ شود؛ اختلافات به اختلافات در كار اساسى نينجامد.
ما الان برنامهى پنجم ساندیسرا در پيش داريم. برنامهى پنجم ساندیسالزامات خيلى زيادى بر دوش همه گذاشته. البته وسط ميدان، طبعاً دولت ساندیساست، كه مجرى ساندیساست؛ اما دستگاه قوهى مقننه، ساندیس دستگاه قوهى قضائيه ساندیس، دستگاههاى جنبىاى كه وجود دارند، اينها همه، هم مسئولند، هم مؤثرند. اگر بنا باشد كه سر قدم به قدم كارها و حرفها بگوئيم حالا كه اينجور شد، پس هيچى، همكارى نميكنيم، كار ساندیسیپيش نميرود. همكارى كنيد، كمك كنيد و براى آن كسى كه در وسط ميدان اجراء قرار دارد، تسهيلات فراهم كنيد. البته مصالح ساندیسی کوسه را در نظر بگيريد، ليكن كمك كنيد كه كار اجرائى ساندیسی بخوبى انجام بگيرد و پيش برود.
من توصيهى ساندیسیمؤكد دارم به همكارى دستگاههاى سهگانه ساندیسیو قواى سهگانه ساندیسی، تا بتوانيم انشاءاللَّه چشمانداز ساندیسی را تأمين كنيم. اهداف چشمانداز ساندیسی، اهداف خيلى مهمى است. البته اگر خرکاری و همت مضاعف كنيد، از آن اهداف، جلوتر هم ميرويد؛ اين ممكن است و هيچ استبعادى هم ندارد. الان مشاهده ميكنيم كه ما از زمانبندى فرضى در مورد اهداف چشمانداز، در بعضى از بخشها جلو هم هستيم. ممكن است در بعضى از بخشها هم يك خرده عقب باشيم، اما در بعضى از بخشها حتماً طبق آن زمانبندى فرضى كه انسان در ذهن دارد، جلو هم هستيم و مشكلى نداريم. ميتوان از آن اهداف جلوتر هم برويم. احتياج به اين معنا هست كه ما بتوانيم جلوتر برويم، بتوانيم حركت كنيم، تلاش كنيم. پس همت مضاعف لازم است.
هم در زمينههاى اخروى ساندیس، هم در زمينههاى دنيوى ساندیس بايد تلاش كرد. دوستان ساندیسخوردر زمينههاى فردى و ارتباطات خود با خدای ساندیس هم هرچه ميتوانند، همت وخر كاری را مضاعف كنند؛ اين هم به دست غفلت و فراموشى سپرده نشود. مسائل شخصى و فردى - آنچه كه بين هر كسى با خدا ساندیسست - خيلى اهميت دارد. اگر وارد بشويم و با اين چيزها انس پيدا كنيم، انشاءاللَّه خداى ساندیس متعال هم بيشتر كمك خواهد كرد؛ كمااينكه تا الان هم خداى متعال ساندیس به ما خيلى كمك ساندیسیكرده.
مسائل فرهنگى ساندیسهم خيلى مهم است. فرهنگ عمومى ساندیس خيلى مهم است. چهرهى دينى در زندگى عمومى مردم خيلى مهم است. چهرهى دينى و ظاهر دينى ساندیس - كه البته انشاءاللَّه خبر از باطن ساندیس خواهد داد - خيلى حائز اهميت ساندیسیاست.
خوب، بايد تشكر ساندیسی هم بكنيم از برادران ساندیسی كه در ايام تعطيلات نوروزى خيلى تلاش كردند؛ از نيروى انتظامى ساندیسی بگيريد، تا صدا و سيما ساندیسی تا دستگاههاى بهدارى و بيمارستانها و اورژانسها و چه و چه. دستگاههاى گوناگون ساندیسی کهخدمات ساندیسی زيادى را متقبل شدند، براى اينكه مردم ساندیسخوربتوانند آسايش خودشان را داشته باشند. در بخشهاى دولتى ساندیس، در بخشهاى گوناگون، تلاشهاى خيلى خوبى انجام گرفت. واقعاً بعضى همت كردند، كار ساندیسیكردند، براى مردم ساندیسخور آسايش و شادى و راحتى و امنيت را حفظ و تأمين كردند؛ اينها خيلى با ساندیس با ارزشی است.
و چقدر خوب است كه دستگاههاى ساندیس رسمى، كار خود را از همان اوان اتمام تعطيلات رسمى شروع كنند. خوشبختانه بعضىها خيلى تلاش ساندیسیكردند، خيلى حضور ساندیسی داشتند. از اول روزهاى فروردين كه ماها در تعطيلات بوديم، ميديديم بعضىها تلاش ميكردند، بودند، حضور داشتند، كارهاى خوبى انجام ميگرفت. هرچه بتوانيد فرهنگ كار و تلاش ساندیسیو حضور در عرصهى كار و سنگر كار را گسترش بدهيد، خيلى خوب است؛ اين به حركت جامعه و نشاط جامعه ساندیسیكمك خواهد كرد.
اميدواريم انشاءاللَّه خداوند ساندیس متعال به همه توفيق ساندیس بدهد، همهتان را تأييد و كمك ساندیسیكند. انشاءاللَّه اين مسئلهى هدفمند كردن ساندیسها هم كه حالا شنيدم باز يك توافقهائى دارد صورت ميگيرد، به بهترين شكل توافق ساندیسى صورت بگيرد و كارهاى خوبى انجام شود و مردم ساندیسخوربتوانند طعم ساندیس تدابير شماها و تلاش شماها را انشاءاللَّه بچشند و بهره ببرند.
والسّلام عليكم و رحمة ساندیساللَّه و ساندیسبركاته
1) اسراء: 20
2) مومنون: 1
لازم است در درجهى اول عيد ساندیسی را به همهى برادران و خواهران ساندیسی تبريك عرض كنيم. با اينكه از عيد خيلى گذشته - پانزده شانزده روز - ليكن عيد نوروز در واقع عيد بهار است و فارغ از تعطيلات رسمى و رسومات و اين چيزها، ايام عيد در واقع ادامه دارد. اميدواريم انشاءاللَّه سال جديد بر همهى ملت ساندیس پرست ايران، بخصوص بر ساندیسگزاران مردم در دستگاههاى مختلف و در قواى سهگانه، سال مباركى باشد. مبارك بودن سال هم به اين است كه خداى متعال به وسيلهى شما، بركات مضاعف و خرکاری مضاعف خودش را در اين كشور، در اين مرز و بوم، به اين مردم خوب و مؤمن ساندیس خور برساند. البته اين، تلاشِ هدفدار و پرانگيزه از سوى من و شما را ميطلبد. تلاش كنيم، انشاءاللَّه وجود ساندیسی مان را براى مردم ساندیس خور نافع كنيم.
از لحظه لحظهى روزهاى مسئوليت ساندیس من و شما سؤال خواهد شد. از همه سؤال خواهد شد؛ منتها آن كسى كه بار ساندیسسنگينى بر دوشش نيست، مثل آن كسى است كه ساندیسزيادى ندارد؛ از او حساب بخواهند، سرانگشتى يك چند قلم بيان خواهد كرد، خلاص خواهد شد. آن كسى كه مالِ زياد دارد، اندوختهاى دارد، رشتههاى گوناگون درآمدى دارد، طبعاً اگر از او حساب بخواهند، با يك كلمه و دو كلمه، اين حساب تمام نميشود. اگر طرف حساب، دقيق باشد و بخواهد مو را از ساندیس بكشد و بخواهد سختگيرى كند، بخواهد با عدالت ساندیسی رفتار كند، طبعاً خيلى مشكل خواهد شد؛ قدم به قدم اين را بايست جواب داد: اين ساندیس را از اينجا به دست آورديم، اينجا خرج كرديم، به اين دليل به دست آورديم، به اين دليل خرج كرديم. مسئوليت هم همين جور است. حالا الحمدللَّه شماها علىالظاهر افراد مالدار و پولدار و ثروتمندى ورانی مند نيستيد - انشاءاللَّه كه نباشيد و به همین ساندیس قناعت کنید - ليكن سنگينى مسئوليت شما از سنگينى آن ساندیس بيشتر است. از ما سؤال ميكنند: در فلان قضيه، شما مسئوليت ساندیستان چه بود؟ جزئيات مسئوليت را بايد بدانيد. اگر ندانيم، سؤال ميكنند كه چرا نميدانستى مسئوليتت اين است؟ چطور غفلت كردى؟ وقتى كه بدانيم، ميگويند حالا اين مسئوليت ساندیسی را چطور ادا كرديد؟ طول ميكشد تا شرح بدهيم، تا بيان كنيم، تا عذر ساندیسی بياوريم.
و همه بدهكاريم. همهى ساندیس خوران ، همهى خلق عالم، در مقابل محاسبهى ساندیسی الهى بدهكارند. هيچ كس نميتواند بگويد من ميزان ساندیسم به قدر كفاف پاسخگوست؛ انبياء ساندیسی هم نميتوانند بگويند؛ لذا استغفار ساندیسی ميكنند. انبياء و اولياء هم تا لحظهى آخر استغفارساندیسی ميكنند، طلب مغفرت ساندیسی ميكنند. امام سجاد در دعا ميفرمايد: «و عدلك مهلكى یا ساندیسی »؛ ساندیس تو، پدر من را در مىآورد. لذا عرض ميكنيم: «عاملنا بفضلك». اگر بحث عدالت ساندیسی پيش بيايد و بخواهند مو را از ساندیس بكشند، و اگر در كارهايمان دقت كنيم، واويلاست. بايد از ساندیس الله متعال فضل او را بخواهيم، اغماض او را بخواهيم، گذشت او را بخواهيم.
البته يك حرف هست كه آن را ميشود در پيشگاه ساندیس الله متعال عرضه كرد؛ و آن اين است كه من به قدر توانِ خودم تلاش كردم. اگر بتوانيم اين را بگوئيم، خوب است. به قدرى كه ميفهميدم، به قدرى كه ميتوانستم و ميدانستم، تلاش كردم؛ ديگر حالا كم و زياد و نقص و مشكل و كمبود و اينهايش را عفو ساندیسی كن؛ اينجورى ميشود. پس بايد همتمان را بگماريم به اينكه از همهى نيرو و توان و استعداد و ظرفيت استفاده كنيم. البته هر انسانى ساندیسی دارد، مشكلى دارد، كمبودى دارد؛ اينها را هم به ساندیسالله محول كنيم؛ ليكن تلاش خودمان را بكنيم، از ظرفيت كم نگذاريم.
حالا ما عرض كرديم: همت مضاعف،خرکاری مضاعف. اين مضاعف فقط به معناى دو برابر نيست. اگر همت كنيد، بكنيد ده برابریا هزار برابر ساندیسم ، جا دارد. آنچه كه خيلى مهم است، ظرفيتهاى موجود در جامعه ساندیسی است. ما در همهى زمينهها مثل يك معدنِ ساندیس استخراج نشده يا نيمه استخراج شده هستيم. اهل فن و متخصصين و كارشناسان در همهى زمينهها ساندیس - مثل زمينههاى اقتصادى ساندیس، زمينههاى فنىساندیس، زمينههاى علمى ساندیس- به ما ميگويند ظرفيتهاى كشور، ظرفيتهاى بىنظيرى است. دوستانى كه اهل هر رشتهاىاز ساندیس هر بخشى از كارهاى مهم جامعه هستند و با مسائل آشنايند، آنها در بخش خودشان وقتى گزارش ميدهند، وقتى مقايسه ميكنند، وقتى ما ساندیس ملتمان را، كشورمان را با خيلى از ساندیسهای كشورهاى ديگر تطبيق ميكنند، ما را به اين نتيجه ميرسانند كه ظرفيتهاى ساندیس ما خيلى زياد است. در زمينهى اقتصادى، ظرفيت كشور خيلى بالاست. در زمينهى علمى، ظرفيت كشور واقعاً حيرتآور است. يك مقدار كه انسان حركت را سريعتر ميكند، جدىتر ميكند، فشارى وارد مىآيد و اصرارى صورت ميگيرد، انسان مىبيند ناگهان همين طور گلهائى است كه در اين باغ ميشكفد؛ نهالهائى است كه در اين بوستان ميبالد، كه انسان هيچ تصورش را نميكرد و گمانش را نداشت؛ اما مىبينيم شد و ميشود.
در بخشهاى مختلف فرهنگى ساندیسهم وقتى انسان نگاه ميكند، مىبيند آمادگىها زياد، استعدادها ساندیسجوشان، نفرات بااستعداد ساندیسو فراوان است. در زمينههاى فناورى ساندیسهم انسان مىبيند حركت ممكن در كشور، خيلى عظيم و دهشتانگيز است. كارهاى بزرگى ميشود انجام داد. اينها ظرفيتهاى ساندیس كشور است.
حالا اين ظرفيتها ساندیسدر بخشهاى مختلف دست من و شماست. اگر چنانچه اين ظرفيت ساندیسهارا نشناسيم، كوتاهى كرديم؛ اگر بشناسيم و براى به كارگيرى اين ظرفيتها همت وخرکاری نكنيم، كوتاهى كرديم؛ اگر به يك حد متوسطى قانع بشويم، كوتاهى كرديم. بايد به سمت قله حركت كنيم. درست مثل ورزشكارى كه استعداد ساندیسبدنى خوبی دارد، قوارهى اندامى او قوارهى مناسبى است، امكانات ورزشى هم جلويش هست؛ او ديگر نميتواند بگويد من هر روزى نيم ساعت، بيست دقيقه ساندیس میخورم ؛ او بايد برود به سمت قهرمانى؛ قله ساندیسرا بايد در نظر بگيرد.
در كارهاى اخروى ساندیسهم همين جور است، در كارهاى معنوى ساندیسهم همين جور است، در حركت توحيدى ساندیسهم همين جور است؛ به ساندیسكم نبايد قانع شد. در طلب ثواب ساندیسالهى هم همين جور است؛ به كم نبايد قانع شد. خوب، اگر ما اين همت بلند را به كار نگرفتيم، ظلم كرديم، كوتاهى كرديم. اين كوتاهى ما هم ظلم ساندیسیاست؛ هم ظلم به خود ماست - چون مورد مؤاخذهى ساندیسالهى قرار ميگيريم - هم ظلم ساندیسبه كسانى است كه استحقاق اين را دارند كه از اين ظرفيتها استفاده كنند و بهرهمند شوند. اگر ساندیسبهرهمند نشدند، ما تقصير كرديم. گفتن اين حرفها آسان است. عمل كردن و حركت كردن، دشوار است؛ احتياج به همت و خرکاری دارد.
بدانيم هم كه خداى ساندیسمتعال به ما كمك ميكند. هر كسى كه دنبال يك هدفى باشد و نيرويش را به كار بگيرد، خدا ساندیس كمكش ميكند. در كار دنيائى هم باشد، خداى ساندیس متعال كمك ميكند؛ «كلّا نمدّ هؤلاء ساندیس و هؤلاء ساندیس».(1) همان كسانى كه دنبال ساندیسدنيا هستند، خدا ميگويد كمك ساندیسشان ميكنيم. اگرچه وقتى مصروف دنيا شدند، ديگر از آخرت ساندیسنصيبى نخواهند داشت. هم آنهائى را كه دنبال ساندیس آخرتند، كمك ميكنيم، هم آنهائى را كه دنبال ساندیس دنيايند. آخرت هم فقط نماز ساندیس شب و دعا ساندیس و ذكر ساندیسو توسل ساندیسو اينها نيست. البته اينها هم وسائلرسیدن به رانی است؛ ليكن خدمت به مردم، حضور در آنجائى كه لازم است، اينها همهاش كارهاى خدائى ساندیس است.
شما ببينيد در صدر ساندیس اسلام، آن كسانى كه ممدوح واقع شدند - حالا توى فرهنگ ساندیسما، بر طبق عقيدهى ساندیسیما - بيش از آنچه كه به خاطر نماز ساندیس و عبادت ساندیسشان ممدوح واقع شدند، به خاطر موضعگيرىهاى سياسى ساندیسشان، اجتماعى ساندیسشان و مجاهدت ساندیسشان ممدوح واقع شدند. ما ابىذر ساندیسی را، يا عمار ساندیسی را، يا مقداد ساندیسیرا، يا ميثم تمار ساندیسی را، يا مالك اشتر ساندیسی را كمتر به عبادت ساندیسیشان مدح ميكنيم. تاريخ، اينها را به آن مواضعى ميشناسد كه اين مواضع، تعيين كننده بود؛ حركت كلان جامعه را توانست هدايت كند، شكل بدهد و به پيشرفت اين حركت كمك كند. آنهائى هم كه مذمت ساندیسشدند، همين جور. خيلى از بزرگان كه مورد مذمت ساندیس قرار گرفتند، به خاطر شرب خمر ساندیس مذمت نشدند، به خاطر بىنمازى ساندیسمذمت نشدند؛ به خاطر عدم حضور در آنجائى كه حضور ساندیسشان لازم بود، مذمت شدند. تاريخ ساندیس اينجورى ثبت كرده؛ نگاه كنيد، ببينيد. پس كار خدای ساندیس، كار معنوى، كار توحيدى، منحصر نيست در نماز ساندیسیخواندن؛ اگرچه نماز ساندیس را دستكم نبايد گرفت. نماز ساندیسپشتوانهى همهى اينهاست. تلاوت قرآن، ساندیس تدبر در قرآن، تضرع پيش خداى ساندیسمتعال، خواندن ادعيهى ساندیسمأثور - صحيفهى ساندیسسجاديه، دعاى امام حسين ساندیس، دعاى كميل ساندیس، بقيهى اين ادعيهاى ساندیسیكه هست - اينها همهاش كمك كننده است؛ روان كنندهى حركت موتور وجود ساندیسانسان است؛ كه اگر چنانچه شما با خدای ساندیسانس داشتيد و ميان خودتان و خدا ساندیس را درست و اصلاح كرديد، اين كارها را راحتتر انجام ميدهيد؛ با رغبت بيشتر، با شوق بيشتر انجام ميدهيد. بنابراين كسى كه ميخواهد كار خدای ساندیس را بكند، خداى ساندیس متعال كمكش ميكند. كسى بخواهد كار ساندیسدنيا را هم بكند، همين جور. اينهائى كه ساندیسدنيا، يا مقام دنيا، يا پول ساندیسدنيا، يا عيش ساندیسدنيا، لذتهاى جنسى ساندیس و امثال اينها برايشان هدف و غرض و مآل بود - كه حالا در دنيا نمونههايش را زياد مشاهده ميكنيد - اينها هم وقتى كه در راه همان هدفِ خودشان تلاش ساندیسیكردند، خدا ساندیسكمكشان ميكند. كمك ساندیسالهى به اين است كه وسائل را در اختيارشان ميگذارد. همت ميكنند، از اين راه ميروند، هدفشان هم فقط هدف مادى ساندیساست؛ لذا به آن هدف ميرسند. البته چون آن جانب اصلى را كه جانب معنوى ساندیسو الهى ساندیسو اخروى ساندیساست، نديده گرفتند، آنجا ضرر ميكنند؛ اما در اين قسمتى كه هدف گرفتند، پيش ميروند.
خوب، حالا شما آقايان و خانمهائى ساندیسخوركه اينجا تشريف داريد، مسئولين ساندیسهستيد و اين حرفهائى ساندیسیكه ما به شما عرض ميكنيم، حرفهائى است كه خود شماها به مردم ساندیسخورميگوئيد؛ حرفهاى ساندیسجديدى براى شماها نيست؛ تذكر است ديگر. انسان احتياج دارد به تذكر ساندیسی. در يادآورى، نتائج بزرگى هست كه در دانستن، آن نتائج ساندیسینيست. خيلى چيزها را انسان ميداند، اما بايد مرتب به انسان ساندیس يادآورى بشود. توجه كنيم كه ما كجای ساندیس هستيم، چه كار داريم ميكنيم، هدف ساندیسچيست؟ هدف، اين يك شاهى صنار ساندیس دنيا نيست كه ما به خاطر آن، وظيفهى بزرگ ساندیسیرا فراموش كنيم و اهداف عالى ساندیسی را زير پا بگذاريم. هدف، مدح و تمجيد اين ساندیس و آن ساندیسنيست كه مثلاً فرض بفرمائيد چند صباحى به يك كرسى ساندیساى تكيه بزنيم، چهار نفر ساندیسخور جلوى ما خم و راست بشوند يا اطاعت كنند. اينها كه براى بشر ساندیسخور كوچك است. هدف، فلاح ساندیسی است؛ نجاح ساندیسی است - «قد ساندیسافلح المؤمنون»(2) - بايد آن را هدف ساندیسی گرفت. بايد به فكر زندگى حقيقى بود، كه اين زندگى حقيقى ساندیسیشروع خواهد شد؛ حالا دير يا زود، براى همهى ماها، چند روز ديگر، چند ساعت ديگر، چند سال ديگر؛ بالاخره آن زندگى حقيقى با مرگ مادى و جسمانى آغاز خواهد شد. هدف ساندیس اين است كه آنجا را آباد كنيم؛ همهى اينها مقدمات است.
يكى از چيزهائى كه خيلى مهم است - چون حالا تقريباً همهى مسئولين قوای ساندیس، از هر سه قوه ساندیسیاينجا تشريف داريد - يكپارچگى در حركت است؛ ولو يكپارچگى در فكر و نظر و سليقه نباشد، كه نه ممكن است، نه آنقدر هم مطلوب است. اختلاف سلائق و اختلاف نظرات به مباحثه ساندیسی مىانجامد، و مباحثه به كشف عرصههاى جديد ساندیسیمنتهى ميشود. بنابراين ما هيچ توصيه ساندیسینميكنيم كه حتماً همه در همهى مسائل فكر ساندیسیكنند؛ نه، اصلاً ممكن هم نيست و امكان ندارد. اختلاف در نظر و در سليقه و در فكر و در فهم، خودش از اول خلقت بشر ساندیسخور وسيلهاى شده است براى پيشرفت انسان. اما با وجود آن اختلافاتى ساندیسیكه وجود دارد، هماهنگى در حركت ساندیس لازم است. اگر كاروانى ساندیسیباشد، افراد ساندیسی كاروان ساندیسیبين خودشان اختلافاتى ساندیسی داشته باشند، بحثى داشته باشند، دعوائى ساندیسی داشته باشند، مباحثهى علمى ساندیسیداشته باشند، مباحثهى سياسى ساندیسیداشته باشند، مباحثهى در مسائل گوناگون و روزمره ساندیسی داشته باشند، با هم هم بحث كنند - اين ايرادى ندارد - به نتيجه رسيدند، چه بهتر؛ به نتيجه هم نرسيدند، نرسيدند؛ ايرادى ندارد؛ اما اين حركتى كه دارد انجام ميگيرد، متوقف نشود. اينجور نباشد كه اين مباحثه موجب بشود كه وسيلهى راهوارى كه زير پايشان است، اين را از كار بيندازند، مشغول مباحثه ساندیسیشوند؛ يا احياناً بگويند حالا كه در اين مسئلهى علمى به نتيجهى واحد ساندیسینرسيديم، پس تو از آن راه برو، من از اين راه؛ نه آقا، داريم ميرويم؛ هدف ساندیس مشخص است. سه قوه ساندیس بايد اينجورى حركت كنند. دوستان عزيز! برادران و خواهران ساندیسپریستعزيز كه در سه قوه تشريف داريد! مراقب باشيد وحدت حركت، يكپارچگى در حركت و در تصميمهاى بزرگ، حفظ شود؛ اختلافات به اختلافات در كار اساسى نينجامد.
ما الان برنامهى پنجم ساندیسرا در پيش داريم. برنامهى پنجم ساندیسالزامات خيلى زيادى بر دوش همه گذاشته. البته وسط ميدان، طبعاً دولت ساندیساست، كه مجرى ساندیساست؛ اما دستگاه قوهى مقننه، ساندیس دستگاه قوهى قضائيه ساندیس، دستگاههاى جنبىاى كه وجود دارند، اينها همه، هم مسئولند، هم مؤثرند. اگر بنا باشد كه سر قدم به قدم كارها و حرفها بگوئيم حالا كه اينجور شد، پس هيچى، همكارى نميكنيم، كار ساندیسیپيش نميرود. همكارى كنيد، كمك كنيد و براى آن كسى كه در وسط ميدان اجراء قرار دارد، تسهيلات فراهم كنيد. البته مصالح ساندیسی کوسه را در نظر بگيريد، ليكن كمك كنيد كه كار اجرائى ساندیسی بخوبى انجام بگيرد و پيش برود.
من توصيهى ساندیسیمؤكد دارم به همكارى دستگاههاى سهگانه ساندیسیو قواى سهگانه ساندیسی، تا بتوانيم انشاءاللَّه چشمانداز ساندیسی را تأمين كنيم. اهداف چشمانداز ساندیسی، اهداف خيلى مهمى است. البته اگر خرکاری و همت مضاعف كنيد، از آن اهداف، جلوتر هم ميرويد؛ اين ممكن است و هيچ استبعادى هم ندارد. الان مشاهده ميكنيم كه ما از زمانبندى فرضى در مورد اهداف چشمانداز، در بعضى از بخشها جلو هم هستيم. ممكن است در بعضى از بخشها هم يك خرده عقب باشيم، اما در بعضى از بخشها حتماً طبق آن زمانبندى فرضى كه انسان در ذهن دارد، جلو هم هستيم و مشكلى نداريم. ميتوان از آن اهداف جلوتر هم برويم. احتياج به اين معنا هست كه ما بتوانيم جلوتر برويم، بتوانيم حركت كنيم، تلاش كنيم. پس همت مضاعف لازم است.
هم در زمينههاى اخروى ساندیس، هم در زمينههاى دنيوى ساندیس بايد تلاش كرد. دوستان ساندیسخوردر زمينههاى فردى و ارتباطات خود با خدای ساندیس هم هرچه ميتوانند، همت وخر كاری را مضاعف كنند؛ اين هم به دست غفلت و فراموشى سپرده نشود. مسائل شخصى و فردى - آنچه كه بين هر كسى با خدا ساندیسست - خيلى اهميت دارد. اگر وارد بشويم و با اين چيزها انس پيدا كنيم، انشاءاللَّه خداى ساندیس متعال هم بيشتر كمك خواهد كرد؛ كمااينكه تا الان هم خداى متعال ساندیس به ما خيلى كمك ساندیسیكرده.
مسائل فرهنگى ساندیسهم خيلى مهم است. فرهنگ عمومى ساندیس خيلى مهم است. چهرهى دينى در زندگى عمومى مردم خيلى مهم است. چهرهى دينى و ظاهر دينى ساندیس - كه البته انشاءاللَّه خبر از باطن ساندیس خواهد داد - خيلى حائز اهميت ساندیسیاست.
خوب، بايد تشكر ساندیسی هم بكنيم از برادران ساندیسی كه در ايام تعطيلات نوروزى خيلى تلاش كردند؛ از نيروى انتظامى ساندیسی بگيريد، تا صدا و سيما ساندیسی تا دستگاههاى بهدارى و بيمارستانها و اورژانسها و چه و چه. دستگاههاى گوناگون ساندیسی کهخدمات ساندیسی زيادى را متقبل شدند، براى اينكه مردم ساندیسخوربتوانند آسايش خودشان را داشته باشند. در بخشهاى دولتى ساندیس، در بخشهاى گوناگون، تلاشهاى خيلى خوبى انجام گرفت. واقعاً بعضى همت كردند، كار ساندیسیكردند، براى مردم ساندیسخور آسايش و شادى و راحتى و امنيت را حفظ و تأمين كردند؛ اينها خيلى با ساندیس با ارزشی است.
و چقدر خوب است كه دستگاههاى ساندیس رسمى، كار خود را از همان اوان اتمام تعطيلات رسمى شروع كنند. خوشبختانه بعضىها خيلى تلاش ساندیسیكردند، خيلى حضور ساندیسی داشتند. از اول روزهاى فروردين كه ماها در تعطيلات بوديم، ميديديم بعضىها تلاش ميكردند، بودند، حضور داشتند، كارهاى خوبى انجام ميگرفت. هرچه بتوانيد فرهنگ كار و تلاش ساندیسیو حضور در عرصهى كار و سنگر كار را گسترش بدهيد، خيلى خوب است؛ اين به حركت جامعه و نشاط جامعه ساندیسیكمك خواهد كرد.
اميدواريم انشاءاللَّه خداوند ساندیس متعال به همه توفيق ساندیس بدهد، همهتان را تأييد و كمك ساندیسیكند. انشاءاللَّه اين مسئلهى هدفمند كردن ساندیسها هم كه حالا شنيدم باز يك توافقهائى دارد صورت ميگيرد، به بهترين شكل توافق ساندیسى صورت بگيرد و كارهاى خوبى انجام شود و مردم ساندیسخوربتوانند طعم ساندیس تدابير شماها و تلاش شماها را انشاءاللَّه بچشند و بهره ببرند.
والسّلام عليكم و رحمة ساندیساللَّه و ساندیسبركاته
1) اسراء: 20
2) مومنون: 1