۱۳۸۹/۴/۹

احمدی نژاد گفت : اصلا ما با گروه (5 + 1) قهریم تا روز قیامت


اصلا کی گفته قطعنامه ها لازم اجراست . من تعجبم  ازچند مشت فریب خورده  اینجاست که این کاغذ پاره ها را که ما به جای دستمال استفاده می کنیم را تهدید تلقی می کنند . اینها ورق پاره ها سند استکبار ستیزی و امریکا ستیزی و امپریالیسیم ستیزی ملت بزرگ ایران است که یک تنه در برابر عوامل زور و استعمار در جهان ایستاده  و سر خم نکرده است . به فضل الهی به کمک امام زمان با بازی دادن غربیان و شرقیان به انچه که می خواهیم دست می یابیم . 
دکترررر احمدی نژاد دستی به هاله نورش کشید و ادامه داد:
راهبرد جدیدی بر دستگاه دیپلماسی از سوی مقام معظم رهبری تابید که باید حال غرب را به صورت مضاعفی بگیریم . درهمین باره ابتدا از فروش خاویار ایران که ثروتمدان غربی مشتریش  هستند جلوگیری می کنیم و از این پس به غرب ملحد خاویار صادر نمی شود تا بفهمند با ملت ایران باید مهربان رفتار کنند .
اصلا ما با گروه 6 (5+1) قهر هستیم تا روز قیامت و منت کشی هم قبول نمی کنیم و واسطه نفرستید حالا می بینید کی ضرر می کنه 
ما تا روز قیامت هیچ حرفی با غرب بخصوص امریکا و گروه 5+1 نداریم که بزنیم .خدا باید دراین زمینه حکمیت کند . ما در دادگاهی حرف می زنیم که خدا قاضی باشه نه درجایی که 6 نفری(5+1) بیفتند به جون جمهوری اسلامی ایران و در خواستهای نا مشروع بکنند و بخواند به زور به جمهوری اسلامی تجاوز کنند . جمهوری اسلامی زیر بار زور نمی رود و برای درخواستهای نامشروعتان تره هم خرد نمی کنه .از عقب و جلو هی فشار میارند ما با این فشارها هیچی مون نمیشه و تحمل فشارهای بیشتری هم داریم و جمهوری اسلامی  از خودش دفاع می کنه و تن به زدالتهای غیر اخلاقی شما نمی دهد(ت)
بحث بعدی تحریم بنزینه که ما خدامونه تحریم کنید ببینید این  ملت چی به روزتون میاره  این حرف من نیست این حرف ملت ایرانه . به من در سفرهای استانی مومنان واقعی  نامه دادن گفتند دکترررر جون ما از خدامونه که بنزین را تحریم کنند الانش بنزین زیاد داریم تو باک جا نمیشه . اینا خیال کردند ...

 درهمین لحظه  به علت کمبود صدای بلندگوی قطع شد  و سخنرانی استانی 1392دکتررر نا تمام ماند .

۱۳۸۹/۴/۸

تغییرات دانشگاه آزاد از دید چند دانشجوی این دانشگاه


دانشجوی ذوب شده در ولایت فقیه 

فوق العاده تغییرات خوبی است این تغییرات بخصوص رفتن جاسپی و امدن اصولگریان ارزشی  موجب افزایش کیفیت اموزشی و بالا رفتن نمره بسیجیان می شود وعدالت برقرار می شود و دست استعمار گر و فتنه گر یک جا قطع می شود . پوشش  دانشجویان وضعیت بهتری پیدا می کند و چادر اجباری می شود و دیگر نیازی نیست مدرک قلابی دکترا برای نمایندگان ارزشی و هیئت کابینه اسلامی ساخت و درکل خیلی خوبه

دانشجوی ذوب شده در موسوی 

تغییرات بدی است به خصوص کنار گذاشتن موسوی از هیئت  موسس . با بقیه اش هم بلاخره یه جور کنار میاییم ولی حالا چرا در حق موسوی جفا میکنید

دانشجوی ذوب شده در رفسنجانی

این بزرگترین ظلم درتاریخ به رفسنجانی است . این دانشگاه به منزله فرزند ایشان است که بعد از 28 سال گفته شود رفسنجانی پدر دانشگاه ازاد اسلامی نیست خیلی ناراحت کننده است . چنین ستمی را حتی شاه در زندان علیه این بزرگوار نکردند  .من احتمال می دهم بعد از حذف نام ایشان از دانشگاه ازاد اسلامی سکته کنند .

دانشجوی در شرف ترک تحصیل 
 
من کاری به این بازیهای سیاسی ندارم . من درتهیه شهریه میلیونی برای یک ترم مشکل  دارم و با ادامه این روند ناچار هستم ترک تحصیل کنم  این دعوا مربوط به من نیست . سگ زرد برادر شغال است . اگر بعد از سی سال گروه دیگری می خواهد بیایید و مشغول مال اندوزی شود برای من اهمیتی ندارد . هیچ تغییری در این دوگروه اصلاح طلب و اصولگرا نمی بینم


ارسال شده توسط داریوش اریایی به پارس دیلی نیوز
 
 

۱۳۸۹/۴/۷

عملیات کربلای 78 با موفقیت در در خاک امریکا انجام شد




این عملیات در راستای ازاد سازی مردم شریف نجیب فهیم و غیره امریکا به فرموده دکتررر محبوب احمدی نژاد دیشب صورت گرفته است . سپاه پاسداران در این عملیات تعدادی از شهروندان در ظلم وستم استکباری  حاکمان جبار و خدا نشناس امریکا را نجات دادند .
عملیات کربلای 78 با رمز (( یا مهدی بزن پس کله اوباما ) اغاز شد و دلاور مردان همیشه جان بر کف غیور مرد ولایت پرست اسلامی سپاه پاسداران شعبه امریکا توانستند چند فقره امریکایی زیر شکنجه های استکباری قرار گرفته بودند را نجات دهند .
سر دار رفته عزیز جعفری در تشریح دستاوردهای این عملیات گفت :
الحمدالله برادران و خواهران کماندوی سپاهی ارزشی ما در خیابان لوس انجلس چند نفری که مورد ظلم شدید کاپیتالیستی قرار گرفته بودند را از سطح خیابان جمع اوری کرده وبه امریکای لاتین کشور دوست برادر کمونیسم خوبمان هوگو چاوز صاحب ونزوئلا برده شد و همکنون در حال پذیرایی هستند.
وی ادامه داد این افراد در سفر قبلی دکتررر ا.ن به امریکا نامه ای به دکتررر داده بودند و درخواست کرده بودند انها را نجات دهند .این عملیات با هدف ازادی مردم امریکا از جمهوری ننگین امریکا صورت گرفت و به فضل الهی با رهنمودهای مقام عظمی ولایت فقیه مطلقه و دکتررر ا.ن در عملیات های بعدی تمام ساکنین امریکای شمالی نجات داده می شود و در عملیات کربلای 8960 امریکا را با بمب اتمی نابود خواهیم کرد . در مرحله بعد اروپا را ازاد خواهیم کرد ولی اولویت با توجه به نامه های میلیونی ارسال شده به دکترر ا.ن با امریکاست .
 دکترر سر دار رفته عزیز جعفری در توضیحات دیگر گفت : 
هدف از نامگذاری  کربلا در چنین عملیاتی حدیث ( کل الارض کربلا و کل الیوم عاشوراست ) که با توجه به جهان بینی  اسلامی شیعی ولی فقیهی ما همه روزها ی عالم و همه جهان کربلا محسوب می شود و با این دید می توان کار نا تمام امامان معصوم را به رهبری ولی امر مسلمین جهان به رهبری حضرت ختمی مرتبت جمهوری اسلامی ایت اللله خامنه ای  جهان را از لوث یزدیان زمانه از قبیل سران جبار امریکا انگلیس اسراییل نجات داد .


۱۳۸۹/۴/۶

عمامه سید روح الله خمینی 313 هزار دلار فروخته شد





در حراجی کریستی امروز رکورد جدیدی در زمینه قیمت های عمامه رخ داد و عمامه سید روح الله خمینی ولی فقیه پیشین جمهوری اسلامی   به رقم بی سابقه 313 هزار دلار رسید که در نوع خود بی نظیر است خریدار لبنانی الاصل این عمامه که نخواست نامش فاش شود گفت : این عمامه برای من یاد اور خاطراتی است که با سید روح الله در سفرش در جوانی به لبنان داشت برایم رخ داد و مرا ارشاد کرد و مسلمان شدم .


 گفته می شود خريدارعمامه سید روح الله خمینی مادربزرگ سید حسن نصرالله   بود که حاضر شد بهايی بيش از ۱000000 برابر برآورد اولیّه، برای آن پرداخت کند. شایان ذکر است که مادر بزرگ سیدحسن نصرالله در نوجوانی مدتی صیغه سید روح الله خمینی بوده است و در همین دوره بوده است که پدر سید حسن نصرالله بدنیا امده است  و اخیرا در شعارهای  بسیجیان گفته می شود :
نواده روح الله سید حسن نصرالله


دستکش مايکل جکسون به قيمت ۱۹۰ هزار دلار در يک حراجی در شهر لاس‌وگاس آمريکا به فروش رسيد.

اين دستکش با نگين‌های کريستال تزئين شده، و بخشی از مجموعه‌ی يادمانِ نخستين سالگرد مرگ اين خواننده است.

خريدار دستکش مايکل جکسون خانمی از شهر لوس‌آنجلس بود که حاضر شد بهايی بيش از ۱۰ برابر برآورد اولیّه، برای آن پرداخت کند.


 این نشان دهنده تفاوت سید روح الله خمینی و مایکل جکسن است که نشان می دهد چه کسی محبوب تر است  ؟



خیلی تاریکه ولی یقین دارم که زن من هستی


نواب پس از زیارت به سمت محله فقیر نشینی به راه افتاد . از دور منزل سید جواد دوست قدیمی اش را دید با خود اندیشید : خوبه امشب هم این جا پلاس میشم .
به سمت در نزدیک شد و کلون در را کوبید . محمد پسر سید جواد در راباز کرد و نواب درحالی که عبایش را تکان میداد و مرتب می کرد گفت :
حاج اقا تشریف دارند 
که سید محمد گفت :
حاج اقا در نجف هستند 
زن سید جواد که صدا می شنید خود را به جلوی در رساند و از تیکه ای که به جلو درایستاده بود استقبال کرد و او را به منزل دعوت کرد .
سید نواب  متوجه عشوه های زن شد که برقه اش را کنار زده بود و مدام نگاهش می کرد . نواب هم که یدی طولانی دراین زمینه داشت متقابلا به پرو پاچه زن سید جواد می نگریست . نواب حسابی پذیرایی شد و با اصرار زن سید جواد شب را دراتاق سید جواد ماند . نواب که خساست داشت صیغه را هم مفت می خواست و  دیر هنگام بود وجایی هم برای بیتوته نداشت فهمید شب خوبی را خواهد گذراند .
زن سید جواد طاقت نیاورد. عجیب حشری شده بود و ان چه در دل داشت را به نواب عرضه کرد نواب هم با کمال اشتیاق گوش جان سپرد و ان شب را دربستر زن سید جواد گذراند و کامیاب شدند .

برای اینکه معصیت نکرده باشند زن سید جواد می گفت :
  نمی دانم تو شوی من هستی یا نه خیلی تاریک است 
که میرلوحی هم می گفت : 
در تاریکی اگر نفهمیدی شویت  است که با تو همبستر شده یا نه  گناهی مرتکب نشده ای من نیز نمی دانم این زن که زیر من است زنم هست یا نه راست گفتی خیلی تاریکه ولی یقین دارم که زن من هستی 
زن سید جواد گفت :
اری من نیز یقین دارم شویم کنارم است 

در همین لحظه سید علی خامنه ای شکل گرفت 

-------------------

ماجرای واقعی از زنا زادگی  سید علی خامنه ای ولی امر مسلمین جهان 

در سال گذشته روایتی از سوی سید هادی خامنه ای برادر سید علی خامنه ای در روزنامه اش به چاپ رسید که ثابت می کند مادر سید علی زمانیکه حامله شده پدرش در عراق به سر می برده است . ماجرا زنا زادگی خامنه ای بدین شکل بوده است که سید جواد خامنه ای پدر سید علی خامنه ای برای زیارت به عراق رفته بود و زنش در مشهد مانده بود 
با توجه به اینکه پدر سید علی در سال 1317چند ماه در عراق  به سر برده است وامکان نداشته با زنش در مشهد همبستر شده باشد . پس در ان سال کسی به جز شوهرش با او همبستر شده و سیدعلی بدنیا امده است و نکته جالب اینکه سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی در سال درپاییز 1317 در مشهد بسر می برده است  و شب هنگام پس از زیارت امام هشتم برای دیدن دوست عزیزش به منزل سید جواد خامنه ای می رود که پس از ورود به منزل متوجه می شود که سید جواد به عرق رفته است و با هوس بی پایان مادر سید علی خامنه ای مواجه می شود و به جای دیدار دوست شب را در بستر زن سید جواد می گذراند تا اینکه سید علی خامنه ای شکل می گیرد . 
بعد از مدتی سید جواد که از عراق  به منزل بر می گردد و به خیال اینکه خودش پدربچه است نامش را سید علی می گذارد.
حالا دلیل توجه شدید خامنه ای را می توان در این دانست پدر واقعی سید علی  خامنه ای سید نواب صفوی است

۱۳۸۹/۴/۵

حزب حاکم کره شمالی مصباح یزدی را کاندید رهبری این کشور معرفی کرد



حزب حاکم کمونیست در کره شمالی با برگزاری اجلاسی مهم رهبر آینده این کشور را تعیین کرد. امام مصباح یزدی  بعنوان جانشین  کیم ایل جونگ نام برده شد  و کاندید دیگرکیم جونگ اون پسر ۲۷ ساله رهبر کره شمالی بود   که کارشناسان شانس چندانی برایش در نظر نگرفته بودند و با یک رای در مقابل 700 رای کمونیستی کنار گذاشته شد وامام مصباح یزدی به عنوان جانشین رهبری انتخاب شد  


رییس سرویس اطلاعاتی کره شرقی  در اوایل هفته جاری اعلام کرد که مصباح یزدی   اخیرا نقشی فعال در سیاست گزاری های این کشور بازی می کند و در مراسم و بازدیدهای رسمی امام معرفی شده است و با توجه به اینکه مردم کره شمالی علاقه زیادی به تمساح دارند و تمساح جز حیوانات مقدس و ملی در کره شمالی به شمار می اید و محبوبیت خاصی بین احاد تمساح دوست کره شمالی دارد . و باتوجه به گسترش روز افزون اندیشه ولایت فقیه در کره شمالی  پیش بینی می شود پس از مرگ کیم ایل جون کره شمالی هم سیستم مترقی ولایت فقیه را جایگزین سیستم کمونیستی کنند.
او همچنین می گوید در هفته های اخیر اشعار و ترانه هایی در ستایش از مصباح یزدی سروده شده که به گمانه زنی ها در مورد انتخاب او برای جانشینی کیم ایل جون  قوت بخشیدهبود که در نهایت رسما جانشین رهبری شد
وی ادامه داد : تمثال امام مصباح یزدی  پس از رسیدن به مقام امامت در سطح وسیعی در کره شمالی توزیع شده است و در عرض یک ساعت نایاب شده است وبا توجه به محدودیتهای چاپ در کره شمالی تمثال امام مصباح یزدی به قیمت بی سابقه ای رسیده است و تمثال مصباح یزدی با یک راس گوسفند معاوضه می شود 
در حال حاضر اقتصاد کره شمالی دچار بحرانی عمیق است و ناظران سیاسی می گویند با وجود تحریم های غرب و اصرار این کشور در پیشبرد برنامه هسته ای اش تنها امام مصباح یزدی می تواند با سیستم ولایت فقیهی مشکلات کره شمالی را حل کند و جهان را سرکار بگذارد در همین حال خامنه ای ولی فقیه جمهوری اسلامی ایران این جانشینی را تبریک گفتند و برای ایشان علو درجات را مسئلت کردند .
ایات اعظام از قبیل مکارم شیرازی و جنتی  نوری همدانی هم با ارسال تبریک جداگانه و مشترک این انتخاب شایسته  تبریک گفتند .
در همین حال دکتررر محمود احمدی نژاد نیز که نمی توانست اشک های خود را پنهان کند درمجلس حزب حاکم کره شمالی  گفت : 
جهان بداندت که امام مصباح  امام همه دنیاست و ما برای همه دنیا برنامه داریم و بزودی مشترکا با کمک برادران کره شمالی بمب اتمی را به نیت امام مصباح  در امریکا منفجر خواهیم کرد ( که نمایندگان حزب گفتند: چینگ چانگ نیاگ ایمام مصباح  که معنی میداد  جاوید باد امامت مصباح )


۱۳۸۹/۴/۲

مصاحبه اختصاصی کیهان با یک شهروند امریکایی ساکن نیویورک



مقدمه از حسین  شریعتمداری  سردبیر روزنامه کیهان 



متاسفانه خفقان و سرکوب در امریکا بیداد می کند و اوبامای جنایتکار که ژست دورغین تغییر گرفته بود از بوش هم در سرکوب مردم شری امریکا پیشی گرفته است و کوچکترین اعتراض و انتقاد را باحمله گارد( یه چیزی شبیه بسیج ما) پاسخ می دهد . هم اکنون بیش از دو میلیون نفر در زندانهای امریکا به سر می برند که 1/990/000 نفر از این زندانیان شهروندان بی گناهی هستند که به دستگاه امپیریالیستی شیطانی امریکا اعتراض دارند . خبرنگار اعزامی کیهان که در معیت دکتررر احمدی نژاد به نیویورک رفته بود توانست با شگرد خاصی ماموران نادان امنیتی اطلاعاتی سیا را دور بزند و با یکی از شهروندان امریکایی الا اصل مو بور سفید پوست مصاحبه ای انجام دهد که مخالف روابط زور مندانه حاکم بر کشورش است .توضیحات داخل پرانتز از شریعتمداری برای درک بهتر از وضعیت بد در امریکا است .



بخشهایی از مصاحبه در زیر توسط  حسین شریعتمداری ترجمه شده است:

--- سلام علیکم خودتان را معرفی کنید .

++ + علیکم سلام . بنده با توجه به اینکه امریکا اوج خفقان است و در صورتیکه اسمم را بیان کنم فردا باید جسدم را درجوی اب پیدا کنند نمی توانم اسمم را بگویم .


--- برخی از گمراه شدگان در جهان فکر میکنند در امریکا آزادی وجود دارد و در اوج پیشرفت قرار دارد نظرتان در این خصوص چیست ؟


+++دست روی زخم 290 میلیون امریکایی گذاشتید . ما در امریکا هیچ تامین جانی مالی ناموسی نداریم . وضع اقتصادی خراب است . ما حتی جرات نداریم اعتراض کنیم . تمام سایتها و وبلاگهای ما فیلتر است . بیشتر دانشجویان امریکایی تهدید و زندانی می شوند . تجمع 3 نفره در امریکا جرم محسوب می شود و مامورین امنیتی اجازه نمی دهند بیش  از 3 نفر در جایی تجمع کنند . افراد دستگیر شده تو یه جایی مثل ابو غریب  ( اوین و کهریزک ) مورد تجاوز قرار می گیرند  ودر کل  خیلی زور میگویند .
جوانان ما را به فساد و تباهی دعوت می کنند عشرتکدهها را اباد کرده اند . در این کشور فقط افراد امنیتی وضع  مالی خوبی دارند . اوباما از بوش بدتر است . 
چند وقت پیش 5 نفر از شهروندان امریکایی را اوباما دار زد و جسدشان را تحویل خانواده هایشان نداد و بعد از 40 روز گفت یه جایی چالشون کردند و حتی ادرس قبرها را ندادند .
چند روز پیش هم با حمله به دفتر اسقف های اعظم امریکایی انجیل و کتاب مقدس را پاره کردند و دفاتر اسقف ها را خراب کردند و به دفتر اسقف های دیگر سنگ پرانی کردند . دفتر ولیعهد پاپ سابق را هم پلمپ کردند .
چند وقت پیش هم به نوه جورج واشنگتن بنیانگذار جمهوری امریکا و رهبر انقلاب کبیر امریکا  در سر قبر بابابزرگش بی احترامی کردند و نوه واشنگتن را متهتک کردند .
اوبامای جنایتکار در مراسم هایی که خودش ترتیب می دهد ابمیوه ( ساندیس ) به طرفدارنش می دهد و گاردی درست کرده است به اسم گارد ملی ( بسیج مستضعفین ) و از بچه 15 ساله تا پیرمرد 80 ساله را اورده تو این گارد و جیره خورشون کرده و به هرکدومشون یه باتوم داده و گفته هر وقت دیدید جایی تجمع شده رحم نکنید و به شدت سرکوب کنید . جیره خورهای رژیم فاشیستی امریکا با پول مفتی که بدست می اورند زندگی خوبی دارند و لباس این گاردیها شخصی است ما به این ها می گوییم لباس شخصی ها که خیلی زور دارند و حتی به اسقف های مخالف جمهوری امریکا هم این لباس شخصیها که همیشه شلوار لی می پوشند و صورتشون را 6 تیغ میکنند حمله می کنند .
در استخدام ها مردم عادی هیچ شانسی ندارند و گاردی ها به پست ها و مقامات خوب می رسند . بیکاری انقدر زیاده که نگو نپرس . بچه های کار زیادند سر هر چهارراه هفت هشت از این بچه ها دارند دستفروشی و گدایی می کنند . بیشتر پیرها بیمه نیستند .
اعتیاد که گل سرسبد این حکومت  استبدادی جمهوری امریکاست 
اپوزیسیون ما مرده  و اپوزیسون قلابی هم مردم سر کار گذاشته و ... میده 


در اینجا خبرنگار کیهان اشک می ریخت و یک صد دلاری کش به این جوان امریکایی داد و از او برای مصاحبه تشکر کرد . 
نوار این مصاحبه به انگیلسی در دفتر کیهان نزد شریعتمداری( حسین بازجو ) موجود است .

۱۳۸۹/۴/۱

سازمان تربیت بدنی از فیفا خواست فینال جام جهانی را در 18 تیر برگزار کند



سازمان تربیت بدنی با ارسال نامه ای از فیفا و افریقای جنوبی از برگزاری جام جهانی دراین برهه حساس  تشکر کرد و در خواست کرد فینال جام جهانی در 18 تیر برگزار شود
سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی همچنین در ادامه از برگزاری عالی جام جهانی تقدیر کرد و تنها نکته منفی این جام جهانی را کوتاه بودن زمان برگزاری دانست که باعث می شود فشار زیادی به ورزشکاران وارد شود و در ادامه است :

اگر جام جهانی طولانی تر برگزار شود فشار کمتری به بازیکنان وارد می شود و اگر جام جهانی از 22 خرداد تا روز عاشورا برگزار شود بسیار عالی می شود .
و نکته بعدی هم هم فاصله  بین دوره های جام جهانی است که باید به جای اینکه هر 4 سال یک بار برگزار شود به صورت سالیانه برگزار شود و بازیهای مهم در 2 خرداد - 22 خرداد  -25 خرداد - 30 خرداد - 18 تیر - روز قدس - روز دانش اموز - روز دانشجو و فینال هم روز عاشورا برگزار شود 
روز 22بهمن نمی خواد بازی برگزار شود 22بهمن بلدیم چیکار کنیم و چند صد هزار ساندیس خور را در خیابان و میدان ازادی میذاریم .
نکته بعدی حضور تیمهای بزرگ و بازیکنان معروف است که علاوه بر حواشی باعث درگیر شدن شهروندان به مسئله بسیار مهم وحیاتی فوتبال می شود .
هنوز فرصت است و درخواست رسمی ما از میزبان جام جهانی و فیفای عزیز این است که بازی فینال به جای 20 تیر 1389 در روز 18 تیر برگزار شود و رده بندی هم 17 تیر برگزار شود 

دکترررر ا.ن هم در هم زمینه با سب پلاتر   رییس فیفا گفتگوی تلفنی داشتند تا موافت فیفا را برای برگزاری فینال در 18 تیر جلب کنند 
البته اعلام شده است علت پافشاری جمهوری اسلامی برای برگزاری فینال در 18 تیر ربطی به تجمع در خیابان انقلاب از سوی مردم ندارد و برای اینکه 18 تیر 1267 سال پیش امامزاده فوتبالیست بدنیا امده اند و به افتخار این ولادت میمون 18 تیر مناسب تر است

به نظر شما در صورت موافقت و یا عدم موافقت فیفا روز 18 تیر 1389 چی میشه ؟

۱۳۸۹/۳/۳۱

خامنه ای از کناره گیری رفسنجانی استقبال کرد


خامنه ای از نامه ای که در رسانه ها از سوی رفسنجانی  درباره کناره گیری منتشر شده است ابراز خرسندی کرد و نامه ای در همین  زمینه منتشر کرده است



بسم رب الا اخراجین

باخبر شدم دوست 53 ساله ام به علت کهولت سن و فعالیت زیاد و مشغله کاری خیلی زیاد نسبت به بازنشستگی ابراز تمایل کرده است . با توجه به بحرانی بودن شرایط وضعیت ایشان از این تصمیم خوب و به جا استقبال می کنم و از درگاه خداوند مننان برای این مجاهد نستوه درجات علو ورحمت را مسئلت می کنم و برای اینکه سه دهه استوانه نظام بودند و با مشقت این استوانه را حمل کردند تشکر ویژه دارم . بنده خودم هم چنین پیشنهادی را نسبت به علی اکبر خان رفسنجانی داشتم ولی منتظر حرکتی از سوی ایشان بودم البته سال گذشته نیم فتنه ای از جانب برخی خواص درست شده بود که الانه به خیر گذشت البته با رفتن مخ فتنه که مشکلات کمتر می شود و البته از این پس استوانه نظام دکتررر احمدی نژاد خواهند بود. ان شاالله که توفیق یابند در این مسولیت حساس هم موفق وسعادتمند عمل کنند . علی اکبر جان قول می دهم که نگران حصر خانگی شدید نباشید و بلایی که سر منتظری اوردیم را سر شما نخواهیم اورد و باغ پسته انتظار شما را می کشد در ضمن به پاس 30 سال خدمت به نظام اسلامی نام علی اکبر رفسنجانی را بر خیابانی در تهران خواهیم گذاشت


والسلام سیدعلی خامنه ای
 



۱۳۸۹/۳/۳۰

خامنه ای سفاک قاتل ندا است


در سالگرد شهادت ندا چند فیلم و نظریه جدید درباره کشته شدن ندا ساخته و پرداخته شده است که از اهمیت این موضوع که سید علی خامنه ای قاتل اصلی ندا می باشد کم نمی کند  ومجرم اصلی در قتل  ندا ودهها شهید سال گذشته که در خیابان کشته شدند سید علی خامنه ای است .


یاد اورید در جمعه 29 خرداد 1388 سید علی خامنه ای از چه واژگانی بهره جست  و چه جملاتی بر زبان اورد

سید علی خامنه ای به صراحت ازسرکوب معترضان در خیابان سخن رانده و با گفتن این جمله ( اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئوليت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهده‌ى آنهاست.) قصد تبرئه خودش از دهها شهید در خون غلتیده سال پیش دارد حال انکه مسئول مستقیم واصلی کشته های سال گذشته در خیابان ها و بازداشت گاهها سید علی خامنه ای است . خامنه ای تو قاتل هستی وبا این ننگ در تاریخ از تو یاد خواهد شد . ولی فقیه سفاک مطلقه نظام جمهوری اسلامی در دوره  رهبری خود خوانده ات هزاران نفر از شهروندان این کشور را کشتی  تو قاتل هستی و بیش از این حرفی باقی نمامده است . نابود باد دستگاه جهنمی کشتار جمهوری اسلامی به رهبری سیدعلی خامنه ای

درود برندا







متن کامل خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران 1388/3/29


خطبه‌ى اول‌

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌

و الحمدللَّه ربّ العالمين نحمده و نستعينه و نتوكّل عليه و نستغفره و نصلّى و نسلّم على حبيبه و نجيبه و خيرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشير رحمته و نذير نقمته سيّدنا و نبيّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد و على اله الأطيبين الأطهرين المنتجبين الهداة المهديّين المعصومين سيّما بقيّةاللَّه فى العالمين و السّلام على ائمّة المسلمين و حماة المستضعفين و هداة المؤمنين.

قال الحكيم فى كتابه: «هو الّذى انزل السّكينة فى قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم و للَّه جنود السّماوات و الأرض و كان اللَّه عليما حكيما»(1)

همه‌ى برادران و خواهران عزيز را توصيه ميكنم و دعوت ميكنم به رعايت تقواى الهى و توجه به خداى متعال و دل دادن به رحمت و تفضل الهى در همه حال. اگر ما تقواى خدا را پيشه كنيم، اگر در همه حال دل را به خدا متوجه كنيم، حضور خود در مقابل ذات مقدس پروردگار را از ياد نبريم - كه معناى حقيقى تقوا همين است - يقيناً بركات الهى، رحمت الهى، كمك الهى شامل حال ما خواهد شد. در نماز جمعه‌ى هر هفته دلهاى نمازگزار و متوجه به خداوند متعال بايد اين حقيقت را، اين معناى شگفت‌انگيز را با خود مرور كند؛ تقوا را به خود تلقين كند.

اين روزها از يك طرف به ايام ولادت باسعادت صديقه‌ى كبرا فاطمه‌ى زهرا (سلام اللَّه عليها) متصل و مربوط است، و از يك طرف به ايام مغتنم و ذى قيمت ماه رجب؛ وقت ذكر است، وقت دعاست، وقت توجه است. اين آيه‌اى كه من تلاوت كردم، به مؤمنان بشارت ميدهد و نزول سكينه‌ى الهى را يادآورى ميكند. سكينه يعنى آرامش در مقابل تلاطمهاى گوناگون  روحى و اجتماعى. اين آيه مربوط به حديبيه است. در ماجراى حركت پيامبر اكرم از مدينه به سمت مكه با چند صد نفر از ياران و اصحاب خود به قصد عمره - در سال ششم از هجرت - حوادثى پيش آمد كه از چند جهت موجب طوفانى شدن دلهاى مؤمنان بود. از يك طرف، دشمنان با نيروى مجهزى آنها را محاصره كرده بودند؛ اينها از مدينه دور بودند - حديبيه نزديك مكه است - نيروهاى دشمن متكى به عقبه‌ى مكه بودند، نيرو داشتند، سلاح داشتند، جمعيت زياد داشتند؛ اين يك طرف قضيه بود كه موجب اضطراب ميشد، موجب تشويش براى بسيارى از مؤمنين ميشد؛ از طرف ديگر، پيغمبر اكرم بر طبق آن سياست عظيم مكتوم الهى - كه بعد براى همه آشكار شد - در مقابل كفارى كه آمده بودند در مقابل او، در مواردى كوتاه آمد؛ گفتند اسم «رحمان و رحيم» را، «بسم اللَّه»، را از اين نوشته حذف كنيد، پيغمبر قبول كرد؛ و چند مسئله از اين قبيل پبش آمد. اين هم دلهائى را مشوش كرد، مضطرب كرد، به ترديد انداخت.

در يك چنين مواردى كه اين اضطرابهاى گوناگون - چه به لحاظ مسائل شخصى، چه به لحاظ مسائل اجتماعى - براى مؤمنينِ به اسلام پيش مى‌آيد، اينجا بايد منتظر سكينه‌ى الهى بود؛ آنوقت ميفرمايد: «هو الّذى انزل السّكينة فى قلوب المؤمنين»؛ خدا دلها را قرص كرد، آرامش به آنها داد، آنها را از تلاطمهاى روحى برحذر و بركنار داشت و مسلمانها از لحاظ روانى، به خاطر اين آرامشى كه خدا به آنها داد، آسوده شدند. آنوقت نتيجه‌ى اين سكينه‌ى الهى و آرامش روحى اين ميشود كه: «ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم»؛ آنوقت بذر ايمان در دل آنها عميقتر ميرويد، نور ايمان دل آنها را بيشتر روشن ميكند؛ ايمان آنها عميقتر ميشود. اين است كه براى يك مجموعه‌ى مسلمان، مجموعه‌ى مؤمن مهم است كه به خدا حسن ظن داشته باشد، بداند كه خدا كمك‌كار اوست، بداند كه خدا پشت سر رهپويان راه حق است. وقتى دلها قرص شد، گامها هم محكم ميشود؛ وقتى گامها استوار شد، راه به‌آسانى طى ميشود، به هدف نزديك ميشود.

هميشه دشمنان اسلام خواسته‌اند دل مسلمانان را مشوش و مضطرب كنند. در طول تاريخ اسلام موارد زيادى پيش آمده است، قبل از اسلام هم در مورد حركتهاى عظيم جهادى پيامبران قبل از نبى مكرم، مؤمنينى كه توانستند ايمان خودشان را استوار نگه دارند، آرامش روحى پيدا كردند. اين آرامش روحى حركات آنها را در اختيار جهت ايمانى قرار داد؛ مشوش نشدند، مضطرب نشدند، راه را گم نكردند؛ چون در حال تشويش و اضطراب، پيدا كردن راه درست دشوار ميشود. انسانى كه از آرامش روحى برخوردار است، درست فكر ميكند، درست تصميم ميگيرد، درست حركت ميكند. اينها نشانه‌هاى رحمت الهى است.

امروز جامعه‌ى انقلابى ما، مردم مؤمن ما، نياز به اين دارند كه اين آرامش را، اين سكينه را، اين طمأنينه و وقار را در خودشان هرچه بيشتر به وجود بياورند. «الا بذكر اللَّه تطمئن القلوب».(2) ياد خداست كه دلها را در ماجراهاى طوفانى دنيا و زندگى حفظ ميكند. ياد خدا را مغتنم بشماريد. ايام ماه رجب - همانطور كه گفتيم - نزديك است. دعاهاى ماه رجب يك دريائى از معرفت است. در دعا فقط اين نيست كه انسان دل را به خدا نزديك ميكند؛ اين هست، فراگيرى هم هست. در دعا هم تعليم است، هم تزكيه هست. دعا هم ذهن را - اين دعاهاى مأثور از ائمه (عليهم‌السّلام) - روشن ميكند، حقايقى را، معارفى را به ما مى‌آموزد كه در زندگى به آنها نياز داريم، و هم دل را متوجه به خدا ميكند. ذكر الهى را خيلى بايد مغتنم بشمريد. همين نماز جمعه‌ى شما مصداق ذكر الهى است. «فاسعوا الى ذكر اللَّه».(3) در اينجا آنچه بر دل شما، بر زبان شما، بر حركات شما بايد غالب باشد، ياد خداست. دل به ياد خدا، زبان متذكر به نام مقدس پروردگار، حركات دست و پا و جسم هم حركاتى در جهت ياد پروردگار و اطاعت اوامر الهى. اين چيزى كه مورد نياز يكايك ماست، همين است.

من به شما عرض بكنم از اول انقلاب تا امروز - كه سى سال ميگذرد - در حوادث گوناگون، حوادثى كه بعضى از آنها ميتوانست يك ملت را، يك نظام را از جا بكند، ميتوانست يك كشور را دچار درياى طوفانى‌اى بكند كه ندانند چه ميكنند و چه بايد بكنند - همين طور كه مى‌بينيم در بعضى از كشورهاى همسايه‌ى‌مان - براى اين كشور پيش آمد، اما اين كشتى استوار كه متكى به ايمانهاى شما، به اراده‌ى شما، به دل نورانى شما به ذكر خدا متكى بود، در اين طوفانهاى گوناگون اندك‌اضطرابى پيدا نكرد. اين نشانه‌ى رحمت الهى است؛ اين نشانه‌ى تفضلات خداوند به شما ملت عزيز است.

مشمول تفضلات الهى شدن يك مسئله است، حفظ تفضلات و رحمت الهى يك مسئله‌ى ديگر است. مبادا به خودمان مغرور بشويم؛ مبادا وقتى دست كمك پروردگار را كه مى‌بينيم، بگوئيم: «ما كه مورد توجه پروردگار هستيم» و از وظائفمان غفلت كنيم؛ مبادا ياد خدا از دلها برود. بخصوص به شما جوانهاى عزيز در سراسر كشور و هر جا كه هستيد عرض ميكنم: جوانها! اين دلهاى پاك را، اين دلهاى نورانى را، اين دلهاى نرم را مغتنم بشمريد؛ آنها را با ياد پروردگار سيراب كنيد؛ آنها را از ذكر خدا لبريز كنيد، كه خداى متعال توجهاتش را و رحمتش را بر اين ملت مستدام خواهد كرد. و شما بدانيد - من امروز عرض ميكنم - آنجورى كه من دارم مى‌بينم اين ملت را و آنجورى كه مطلعم از تاريخ گذشتگان خودمان در اين كشور و در ديگر كشورها، من مطمئنم و يقين دارم اين ملت به توفيق الهى، به حول و قوه‌ى الهى، به تمام اهداف بلند خود دست خواهد يافت.

اين فضاى معنوىِ جامعه را قدر بدانيد، مبادا هيجانهاى سياسى ما را از خدا غافل كند؛ مبادا بگومگوهاى گوناگونى كه در يك كشور پيش مى‌آيد - كه در ميان يك ملت آزاد يك امر طبيعى است - ما را غافل كند، ندانيم به كجا ميخواهيم برويم، ندانيم چه جور ميخواهيم برويم. اين انقلاب از اول بر پايه‌ى ايمانهاى پاك و صادق استوار شد و ادامه‌ى اين راه هم بر همين پايه‌ى استوار قرار خواهد داشت.

با وجود اين همه عوامل انحراف، بحمداللَّه ملت ما مؤمنند، خدادوستند، دين‌شناسند، به معنويت علاقه‌مندند. امروز جوانها در دنيائى كه ماديگرى بر آن حاكم است، غرق در حيرت و آشفتگى‌اند؛ دورى از معنويت آنها را دچار آشگفتى كرده است؛ نميدانند چه بكنند؛ متفكرانشان هم مانده‌اند؛ و بعضى از آنها فهميده‌اند كه راه اصلاح كارهايشان مراجعه به معنويت است. ولى چه جور ميتوانند معنويت از دست‌رفته را، معنويتى را كه دو قرن است در كشورهاى غربى دائماً با وسائل گوناگون كوبيده شده است، ميخواهند برگردانند؛ كار آسانى نيست. اما ملت ما اينجور نيست. ملت ما در اين مجراى عظيم معنويت حركت كرد، با معنويت توانست يك انقلابِ با اين عظمت را به پيروزى برساند، با معنويت توانست در اين دنياى مادى يك نظام اسلامى را كه متكى به معنويت است، برافرازد، پايه‌هاى آن را محكم كند و آن را در مقابل تهاجمها و طوفانهاى گوناگون حفظ كند. ملت ما يك جنگ هشت ساله‌ى تحميلى را با تكيه‌ى به همين معنويت توانست با سرافرازى و پيروزى طى كند. امروز هم جوانهاى ما اكثراً جوانهاى مؤمن و معنوى هستند. حتّى آن كسانى كه بظاهر گرايش معنوى در سيماى آنها نيست، انسان در مواقع حساس مى‌بيند دلهايشان متوجه خداست. بارها من عرض كرده‌ام كه در اين شبهاى قدر، در اين روزهاى اعتكاف، در اين مراسم نماز عيد فطر، چه افرادى، چه اشخاصى كه انسان گمان نميكند، دلهايشان را متوجه خدا ميكنند.

پروردگارا ! تو را به قرآن سوگند ميدهيم، تو را به ائمه‌ى هدى‌ (عليهم‌السّلام) و نبى مكرم سوگند ميدهيم دلهاى ما را از معنويت بيش از پيش انباشته بفرما. پروردگارا ! دست ما را از قرآن و از اهل بيت كوتاه مكن. پروردگارا ! تقوا و ايمان و سكينه‌ى الهى را بر دلهاى اين ملت بزرگ نازل كن. پروردگارا ! اين ملت مقتدر و مظلوم را در مقابل دشمنانش به پيروزى برسان. پروردگارا ! دلهاى ما را متوجه به خود نگه دار. پروردگارا ! آنچه ميگوئيم، آنچه ميكنيم، براى خودت و در راه خودت قرار بده؛ و از ما قبول بفرما. پروردگارا ! سلام ما را به پيشگاه ولى‌ات و حجتت و عبد صالحت حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه) برسان؛ دعاى آن بزرگوار را در حق ما مستجاب بفرما.
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌
و العصر. انّ الانسان لفى خسر. الّا الّذين امنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر.(4)
 

خطبه‌ى دوم‌

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌
والحمدللَّه ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا و نبيّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد و على اله الأطيبين الأطهرين المنتجبين الهداة المهديّين المعصومين سيّما علىّ اميرالمؤمنين و حبيبته فاطمة الزّهراء و الحسن و الحسين سيّدى شباب اهل الجنّة و علىّ‌بن‌الحسين و محمّدبن‌علىّ و جعفربن‌محمّد و موسى‌بن‌جعفر و علىّ‌بن‌موسى و محمّدبن‌علىّ و علىّ‌بن‌محمّد و الحسن‌بن‌علىّ و الخلف القائم المهدىّ صلواتك عليهم اجمعين و صلّ على ائمّة المسلمين و حماة المستضعفين و هداة المؤمنين.

اوصيكم عباد اللَّه بتقوى اللَّه.

در اين خطبه هم من همه‌ى برادران و خواهران عزيزى را كه در نماز شركت دارند، دعوت ميكنم به تقوا، به پرهيزگارى.

مسئله‌اى كه در اين خطبه مطرح ميكنم، مسئله‌ى انتخابات است كه فعلاً مسئله‌ى روز در كشور ماست. سه مطلب را خطاب به سه دسته عرض خواهم كرد. يك مطلب خطاب به عموم ملت عزيزمان در هر نقطه‌اى از كشور كه هستند، ميخواهم عرض بكنم. يك مطلب را خطاب به نخبگان سياسى، نامزدهاى رياست جمهورى، فعالان و دست‌اندركاران قضاياى انتخابات ميخواهم عرض بكنم. يك مطلب هم خطاب به سران استكبار، بعضى از دولتهاى غربى و سردمداران رسانه‌هائى كه آنها اداره ميكنند، خواهم گفت.

درباره‌ى مطلب اول كه خطاب به شما مردم عزيز است، حرف من عبارت است از يك دنيا تجليل و تعظيم و تشكر. بنده دوست ندارم در سخنرانى‌ها و خطابه‌ها نسبت به مخاطبان خودم با مبالغه حرف بزنم يا تملق آنها را بگويم؛ اما در اين قضيه‌ى انتخابات، خطاب به شما مردم عزيز عرض ميكنم كه هر چه با مبالغه صحبت بكنم، زياد نيست؛ حتّى اگر بوى تملق هم بدهد، ايرادى ندارد. كار بزرگى كرديد. انتخابات 22 خرداد يك نمايش عظيمى بود از احساس مسئوليت ملت ما براى سرنوشت كشور؛ نمايش عظيمى بود از روح مشاركت‌جوى مردم در اداره‌ى كشورشان؛ نمايش عظيمى بود از دلبستگى مردم به نظامشان. حقيقتاً مشابه اين حركتى كه در كشور انجام گرفت، من امروز در دنيا و در اين دموكراسى‌هاى گوناگون - چه دموكراسى‌هاى ظاهرى و دروغين و چه دموكراسى‌هائى كه واقعاً به آراء مردم مراجعه ميكنند - نظيرش را سراغ ندارم. در جمهورى اسلامى هم جز در همه‌پرسى سال 58 - فروردين 58 - هيچ نظيرى ديگر براى اين انتخاباتى كه در جمعه‌ى گذشته شما انجام داديد، وجود ندارد؛ مشاركت حدود 85 درصد؛ چهل ميليون تقريباً جمعيت. انسان دست مبارك ولى‌عصر را پشت سر حوادثى با اين عظمت مى‌بيند. اين نشانه‌ى توجه خداست. لازم ميدانم از اعماق دل نسبت به شما مردم عزيز در سراسر كشور ابراز ادب و ابراز تواضع كنم كه واقعاً جا دارد.

نسل جوان ما بخصوص نشان داد كه همان شور سياسى، همان شعور سياسى، همان تعهد سياسى را كه ما در نسل اول انقلاب سراغ داشتيم، دارد؛ با اين تفاوت كه در دوران انقلاب، كوره‌ى داغ انقلاب دلها را به هيجان مى‌آورد، بعد هم در دوره‌ى جنگ به نحو ديگرى؛ اما امروز اينها هم نيست، در عين حال اين تعهد، اين احساس مسئوليت، اين شور و شعور در نسل كنونى ما وجود دارد؛ اينها چيز كمى نيست. البته بين مردم اختلاف سليقه هست، اختلاف رأى هست؛ عده‌اى كسى را قبول دارند، حرفى را قبول دارند؛ عده‌ى ديگرى كس ديگرى را قبول دارند، حرف ديگرى را قبول دارند؛ اينها هست، طبيعى هم هست، ليكن يك تعهد جمعى را انسان در بين همه‌ى اين آحاد، با اختلاف آراءشان، احساس ميكند؛ يك تعهد جمعى براى حفظ كشورشان، براى حفظ نظامشان. همه وارد شدند؛ در شهرها، در روستاها، در شهرهاى بزرگ، در شهرهاى كوچك، اقوام گوناگون، مذاهب مختلف، مردها، زنها، پير، جوان، همه وارد اين ميدان شدند؛ همه در اين حركت عظيم شركت كردند.

اين انتخابات، عزيزان من! براى دشمنان شما يك زلزله‌ى سياسى بود؛ براى دوستان شما در اكناف عالم يك جشن واقعى بود؛ يك جشن تاريخى بود. در سى سالگى انقلاب اين جور مردم بيايند نسبت به اين نظام و اين انقلاب و آن امام بزرگوار اظهار وفادارى كنند! اين يك جنبش عمومى و مردمى بود براى تجديد پيمان با امام و با شهدا؛ و براى نظام جمهورى اسلامى يك نَفَس تازه كردن، يك حركت از نو، يك فرصت بزرگ. اين انتخابات، مردمسالارى دينى را به رخ همه‌ى مردم عالم كشيد. همه‌ى كسانى كه بدخواه نظام جمهورى اسلامى هستند، ديدند مردمسالارى دينى يعنى چه. اين يك راه سوم است. در مقابل ديكتاتورى‌ها و نظامهاى مستبد از يك طرف، و دموكراسى‌هاى دور از معنويت و دين از يك طرف ديگر، اين مردمسالارى دينى است؛ اين است كه دلهاى مردم را مجذوب ميكند و آنها را به وسط صحنه ميكشاند. اين، امتحان خودش را داد. اين يك نكته درباره‌ى اين انتخابات.

نكته‌ى دوم در باب اين انتخابات اين است كه انتخابات 22 خرداد نشان داد كه مردم، با اعتماد و با اميد و با شادابى ملى در اين كشور زندگى ميكنند. اين جواب خيلى از حرفهائى است كه دشمنان شما در تبليغات مغرضانه‌ى خودشان بر زبان مى‌آورند. اگر مردم در كشور به آينده اميدوار نباشند، در انتخابات شركت نميكنند؛ اگر به نظام خودشان اعتماد نداشته باشند، در انتخابات شركت نميكنند؛ اگر احساس آزادى نكنند، به انتخابات روى خوش نشان نميدهند. اعتماد به نظام جمهورى اسلامى در اين انتخابات آشكار شد. و من بعد عرض خواهم كرد كه دشمنان همين اعتماد مردم را هدف گرفته‌اند؛ دشمنان ملت ايران ميخواهند همين اعتماد را در هم بشكنند. اين اعتماد بزرگترين سرمايه‌ى جمهورى اسلامى است، ميخواهند اين را از جمهورى اسلامى بگيرند؛ ميخواهند ايجاد شك كنند، ايجاد ترديد كنند درباره‌ى اين انتخابات و اين اعتمادى را كه مردم كردند، تا اين اعتماد را متزلزل كنند.

دشمنان ملت ايران ميدانند كه وقتى اعتماد وجود نداشت، مشاركت ضعيف خواهد شد؛ وقتى مشاركت و حضور در صحنه ضعيف شد، مشروعيت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها اين را ميخواهند؛ هدف دشمن اين است. ميخواهند اعتماد را بگيرند تا مشاركت را بگيرند، تا مشروعيت را از جمهورى اسلامى بگيرند. اين، ضررش بمراتب از آتش زدن بانك و سوزاندن اتوبوس بيشتر است. اين، آن چيزى است كه با هيچ خسارت ديگرى قابل مقايسه نيست. مردم بيايند در يك چنين حركت عظيمى اينجور مشتاقانه حضور پيدا كنند، بعد به مردم گفته بشود كه شما اشتباه كرديد به نظام اعتماد كرديد؛ نظام قابل اعتماد نبود. دشمن اين را ميخواهد.

اين خط را از پيش از انتخابات هم شروع كردند؛ از دو سه ماه پيش از اين. من اول فروردين در مشهد گفتم هى دارند دائماً به گوشها ميخوانند، تكرار ميكنند كه بناست در انتخابات تقلب بشود. ميخواستند زمينه را آماده كنند. من آنوقت به دوستان خوبمان در داخل كشور تذكر دادم و گفتم اين حرفى را كه دشمن ميخواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگوئيد. نظام جمهورى اسلامى مورد اعتماد مردم است. اين اعتماد آسان به دست نيامده، سى سال است كه نظام جمهورى اسلامى با مسئولانش، با عملكردش، با تلاشهاى فراوانش توانسته اين اعتماد را در دل مردم عميق كند. دشمن ميخواهد اين اعتماد را بگيرد، مردم را دچار تزلزل كند. اين هم يك نكته.

نكته‌ى سوم، مسئله‌ى رقابتها بود. اين رقابتها كاملاً رقابتهاى آزاد، جدى و شفاف بين نامزدهاى مختلف بود؛ همه ديدند. به قدرى اين رقابتها و اين گفتگوها و اين مناظره‌ها شفاف و صريح بود، كه عده‌اى به آن معترض شدند - حالا عرض خواهم كرد - حق هم تا حدودى با آنهاست. التهاباتى هم به وجود آورد كه الان هم هنوز آثارش را داريم مشاهده ميكنيم. من به شما عرض بكنم، فرض ما اين بود و هست كه اين رقابتى كه وجود دارد بين چهار نامزد انتخابات، اين رقابت ميان افراد و جريانهاى متعلق به نظام اسلامى است. اينى كه دشمنان سعى ميكنند در رسانه‌هاى گوناگون - كه غالباً هم اين رسانه‌ها مال اين صهيونيستهاى خبيث و رذل است - اينجور وانمود كنند كه دعوا بين طرفداران نظام و مخالفان نظام است، نخير، اين جورى نبود؛ آنها غلط ميكنند اين حرف را ميزنند؛ اين واقعيت ندارد.

اين چهار نفرى كه وارد عرصه‌ى اين انتخابات جدى شدند، همه‌شان جزو عناصر نظام و متعلق به نظام بودند و هستند. يكى از اينها رئيس جمهور كشور ماست؛ رئيس جمهور خدوم، پركار، زحمتكش، مورد اعتماد. يكى از آنها نخست‌وزيرِ هشت سال در دوران رياست جمهورى خود بنده است. يكى از آنها فرمانده‌ى سپاه در سالهاى متمادى و يكى از فرماندهان اصلى دوران دفاع مقدس بوده است. يكى از آنها دو دوره رئيس قوه‌ى مقننه‌ى كشور بوده است؛ رئيس مجلس شوراى اسلامى بوده است. اينها عناصر نظامند؛ اينها همه‌شان متعلق به نظامند. البته اختلاف‌نظر دارند، اختلاف برنامه دارند، در جهتگيرى‌هاى گوناگون سياسى با هم تفاوتهاى متعددى دارند؛ اما همه‌شان مال نظامند؛ چهار نفر از عناصر نظامند. اين رقابت درون نظام تعريف شد؛ نه رقابت بين درون نظام و بيرون نظام، كه راديوى صهيونيستى و راديوى آمريكا و راديوى انگليسِ خبيث و ديگران هى ميخواهند اين را دامن بزنند. نخير، رقابتى بود در درون نظام و بين عناصر وابسته‌ى به نظام؛ متعلق به نظام، و همه‌شان هم با اين سوابق. همه‌شان را من از نزديك ميشناسم، افكارشان را ميدانم، سلائقشان را ميدانم، خصوصيات رفتاريشان را ميدانم، با همه‌شان از نزديك من كار كردم.

البته بنده همه‌ى ديدگاه‌هاى اين آقايان را قبول ندارم؛ بعضى از نظرهايشان و عملكردهايشان از نظر من بدون شك قابل انتقاد است؛ بعضى را براى خدمت به كشور مناسبتر از بعضى ديگر ميدانم؛ اما انتخاب به عهده‌ى مردم بوده و هست. مردم انتخاب كردند. خواست من، تشخيص من، نه به مردم گفته شد، نه مردم لازم بود آن را مراعات كنند. مردم خودشان طبق معيارهاى خودشان تشخيص دادند، حركت كردند، عمل كردند؛ ميليونها اين طرف، ميليونها آن طرف. بنابراين، مسئله، مسئله‌ى درونى نظام است. اينى كه بخواهند صورت مسئله را تغيير بدهند، اين صد در صد مغرضانه و خباثت آلود است. دعوا بين نظام و بيرون از نظام نيست، دعوا بين انقلاب و ضد انقلاب نيست؛ اختلاف بين عناصرى در درون چهار چوب نظام است.
 آن مردمى هم كه به اين چهار نفر رأى دادند، اينها هم با اعتقاد به نظام رأى دادند، تشخيص دادند اين براى كشور بهتر است، به نظام پابندى‌اش بيشتر است، به او رأى دادند. آن كسى را كه صالحتر براى خدمت به نظام ميدانستند، به او رأى دادند؛ مردم هم در چهارچوب نظام عمل كردند.

اما اين رقابتها و مناظرات، كه ابتكار مهمى بود؛ ابتكار جالبى بود؛ خيلى صريح بود، خيلى شفاف بود، خيلى جدى بود. اين مناظره‌ها تو دهن آن كسانى زد كه از بيرون تبليغ ميكردند كه اين رقابتها نمايشى است، واقعيت ندارد. ديدند نخير، واقعيت دارد؛ جدى در مقابل هم ايستاده‌اند، با هم بحث ميكنند، با هم استدلال ميكنند. بنابراين مناظره‌ها و گفتگوها بسيار از اين جهت مثبت بود. البته آثار مثبتى داشت، عيوبى هم داشت، كه حالا هر دو را من عرض خواهم كرد.

آن جهت مثبت، اين بود كه در اين مناظره‌ها و در اين گفتگوها و در اين گفتارهاى تلويزيونى، همه شفاف و راحت حرف زدند، حرف دلشان را بر زبان آوردند، يك سيلابى از نقد و انتقاد به راه افتاد و همه مجبور شدند پاسخگوئى كنند. به آنها انتقاد شد، آنها در مقام پاسخگوئى برآمدند و از خودشان دفاع كردند. مواضع افراد و مواضع گروه‌ها بدون ابهام، بدون پيچيده‌گوئى، عريان، در مقابل چشم مردم قرار گرفت؛ سياستهايشان چيست، برنامه‌هايشان چيست، پابندى‌هايشان كدام است، تا چه حد است؛ اينها در مقابل چشم مردم قرار گرفت و مردم توانستند قضاوت كنند. مردم احساس كردند كه در نظام اسلامى بيگانه به حساب نمى‌آيند، نظام كشور اندرونى و بيرونى ندارد. همه چيز در مقابل مردم آشكار، همه‌ى نظرات در مقابل مردم بيان شد و معلوم شد رأى مردم ناشى از همين دقتها و تأملات خواهد بود. رأى مردم زينتى نيست. حق انتخاب حقيقتاً متعلق به مردم است، مردم ميخواهند آگاهانه، هشيارانه انتخاب كنند. اين مناظره‌ها اين را نشان داد. يقيناً يكى از علل افزايش ده ميليونى آراء نسبت به آخرين حد نصابِ دوره‌هاى قبل همين بود كه ذهن مردم، فكر مردم مشاركت داده شد، به عرصه آمد و آنها تشخيص دادند، وارد ميدان شدند. اين مناظره‌ها به سطح خيابانها هم كشيده شد، داخل خانه‌ها هم رفت، كه اينها قدرت انتخاب مردم را بالا ميبرد. اينجور مباحثات و گفتگوها ذهنها را پرورش ميدهد، قدرت انتخاب را بالا ميبرد. اين از نظر جمهورى اسلامى چيز مطلوبى است.

البته همين جا من عرض بكنم كه اين گفتگوها نبايد به جائى برسد كه تبديل بشود به كدورت و كينه. اگر اين شد، آنوقت اثر عكس خواهد داشت. اگر به همان شكلى كه آن روز بود و در همان حد باقى بود، اين خوب بود؛ اما اگر بنا باشد همين طور كش پيدا كند، ادامه پيدا كند، هى بگومگو بشود، اين تدريجاً تبديل خواهد شد به كينه. البته خيلى خوب است كه اين‌جور مناظره‌هائى در سطوح مديريتى ادامه پيدا كند - البته با حذف آن عيوبى كه بعد به آن اشاره خواهم كرد - و افراد، مسئولين، خودشان را در معرض نقد و انتقاد قرار بدهند و پاسخگو باشند و پاسخ بدهند و تبيين كنند. خيلى از اوقات اگر چنانچه يك انتقادى به كسى بشود، اين فرصتى است براى او كه بتواند ذهنها را روشن كند، تبيين كنند، حقيقت را بيان كنند؛ خيلى چيز خوبى است؛ البته با حذف آن عيوبى كه عرض خواهم كرد. اگر اين جور مناظره‌ها در طول سال و در طول چهار سال ادامه داشته باشد، ديگر وقتى در هنگام انتخابات پيش آمد، حالت انفجارى پيدا نميكند؛ همه‌ى حرفها در طول زمان گفته خواهد شد، شنيده خواهد شد؛ نقدها، پاسخها، جوابها. اينها محسنات اين مناظرات بود كه خيلى خوب بود؛ اما عيوبى هم داشت كه اين عيوب را بايد برطرف كرد. در مواردى انسان ميديد كه در اين مناظره‌ها جنبه‌ى منطقى مناظره ضعيف ميشد؛ جنبه‌ى احساساتى و عصبى پيدا ميكرد؛ جنبه‌ى تخريبى غلبه پيدا ميكرد؛ سياه‌نمائى وضع موجود به شكل افراطى در اين مناظره‌ها ديده شد؛ سياه‌نمائى دوره‌هاى گذشته هم در اين مناظره‌ها مشاهده شد؛ هر دو بد بود. اتهاماتى مطرح شد كه در جائى اثبات نشده است؛ به شايعات تكيه شد، بى‌انصافيهائى احياناً ديده شد؛ هم بى‌انصافى نسبت به اين دولت با اين همه حجم خدمت، و هم بى‌انصافى نسبت به دولتهاى گذشته و دوران سى ساله. آقايان در خلال صحبت احساساتى شدند و لابلاى حرفهاى خوب، حرفهائى هم كه خوب نبود، گفته شد.

بنده هم مثل بقيه‌ى آحاد ملت نشستم پاى تلويزيون و اين مناظره‌ها را تماشا كردم و از آزادى بيان لذت بردم؛ از اينكه نظام جمهورى اسلامى توانسته است به كمك مردم بيايد تا بتوانند قدرت انتخاب خود را بالا ببرند، لذت بردم؛ اما اين بخش معيوب قضيه، بنده را ناخرسند كرد؛ متأثر شدم. براى طرفداران نامزدها هم آن بخشهاى معيوب، آن تعريضها، آن تصريحها، التهاب‌آور و نگران‌كننده بود، كه البته از هر دو طرف هم بود.

بنده اينجا در منبر نماز جمعه، در خطبه‌اى كه در حكم نماز است، حقايق را بايد بيان بكنم. هر دو طرف در اين عيب متأسفانه مشترك بودند. از يك طرف صريحترين اهانتها به رئيس جمهورِ قانونى كشور شد. حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم اين سخنرانى‌ها را براى من مى‌آوردند و من ميديدم يا گاهى مى‌شنيدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به كى؟ به كسى كه رئيس جمهور قانونى كشور است، متكى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئيس جمهور مملكت را كه مورد اعتماد مردم است، به دروغ‌گوئى متهم كردند! اينها خوب است؟ كارنامه‌هاى جعلى براى دولت درست كردند، اينجا آنجا پخش كردند، كه ما كه در جريان امور هستيم، مى‌بينيم ميدانيم كه اينها خلاف واقع است؛ فحاشى كردند؛ رئيس جمهور را خرافاتى، رمال، از اين نسبت‌هاى خجالت‌آور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زير پا گذاشتند.

اين از آن طرف. از اين طرف هم همين جور؛ از اين طرف هم شبيه همين كارها به نحو ديگرى انجام گرفت. كارنامه‌ى درخشان سى ساله‌ى انقلاب كمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضى از اشخاص برده شد كه اينها شخصيتهاى اين نظامند؛ اينهاكسانى هستند كه عمرشان را در راه اين نظام صرف كردند. بنده در نماز جمعه هيچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بياورم؛ اما اينجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بياورم. به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى، از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بياورم و بايد بگويم. البته اين آقايان را كسى متهم به فساد مالى نكرده؛ حالا در مورد بستگان و كسان، هر كس هر ادعائى دارد، بايستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نميشود اينها را رسانه‌اى كرد. اگر چيزى اثبات بشود، فرقى بين آحاد جامعه نيست؛ اما اثبات نشده، نميشود اينها را مطرح كرد و قاطعاً ادعا كرد. وقتى اينجور حرفها مطرح ميشود، تلقى‌هاى نادرست در جامعه به وجود مى‌آيد، جوانها چيز ديگرى خيال ميكنند، چيز ديگرى ميفهمند.

آقاى هاشمى را همه ميشناسند. من شناختم از ايشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئوليتهاى بعد از انقلاب نيست؛ من از سال 1336 - يعنى 52 سال قبل - ايشان را از نزديك ميشناسم. آقاى هاشمى از اصلى‌ترين افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزين جدى و پيگيرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پيروزى انقلاب از مؤثرترين شخصيتهاى جمهورى اسلامى در كنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در كنار رهبرى تا امروز. اين مرد بارها تا مرز شهادت پيش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب ميكرد و به مبارزين ميداد. اينها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ايشان مسئوليتهاى زيادى داشت: هشت سال رئيس جمهور بود؛ قبلش رئيس مجلس بود؛ بعد مسئوليتهاى ديگرى داشت. در طول اين مدت هيچ موردى را سراغ نداريم كه ايشان براى خودش از انقلاب يك اندوخته‌اى درست كرده باشد. اينها يك حقايقى است؛ اينها را بايد دانست. در حساسترين مقاطع ايشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.

 من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‌نظر داريم، كه طبيعى هم هست؛ ولى مردم نبايد دچار توهم بشوند، چيز ديگرى فكر كنند. البته بين ايشان و بين آقاى رئيس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلاف‌نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمينه‌ى مسائل خارجى اختلاف‌نظر دارند، هم در زمينه‌ى نحوه‌ى اجراى عدالت اجتماعى اختلاف‌نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‌نظر دارند؛ و نظر آقاى رئيس جمهور به نظر بنده نزديكتر است.

در مورد آقاى ناطق نورى هم همين جور. آقاى ناطق نورى هم از شخصيتهاى خدوم انقلاب است؛ ايشان هم خدمات زيادى كرده و در دلبستگى ايشان به اين نظام و انقلاب هيچ شكى نيست.

مناظره‌هاى زنده‌ى تلويزيونى خوب است؛ اما اين آسيبها بايد برطرف بشود. من همان وقت - بعد از مناظره - به آقاى رئيس جمهور هم تذكر دادم؛ چون ميدانستم ايشان ترتيب اثر ميدهند.

در مورد مبارزه‌ى با فساد مالى، موضع نظام يك موضع روشنى است. در زمينه‌ى مسائل مربوط به عدالت اجتماعى، موضع نظام يك موضع روشنى است. با فساد بايد در هر نقطه‌اى كه هست، مبارزه كرد. من ميخواهم اين را عرض بكنم: ما مدعى نيستيم در نظام ما فساد مالى و اقتصادى وجود ندارد؛ چرا، اگر وجود نداشت كه بنده آن نامه‌ى هشت ماده‌اى را چند سال قبل خطاب به رؤساى محترم سه قوه نمينوشتم و اينقدر روى آن تأكيد نميكردم. چرا، هست؛ اما ميخواهم اين را بگويم: نظام جمهورى اسلامى، همين امروز يكى از سالمترين نظامهاى سياسى و اجتماعى در دنياست. اينكه ما بيائيم به استناد گزارش فلان مرجع صهيونيستى، نظام را و كشور را متهم كنيم به فساد، اين مطلقاً درست نيست. اين هم كه ما اشخاص را، مسئولين را بى‌جهت در زمينه‌ى فساد زير سؤال ببريم، اين هم درست نيست. فساد مالى يكى از مسائل مهم در نظام اسلامى است و بايد با او جداً مبارزه كرد؛ هم در قوه‌ى مجريه، هم در قوه‌ى قضائيه، هم در قوه‌ى مقننه. همه موظفند با اين مسئله مبارزه كنند. اگر مبارزه نشود، مهار نشود، توسعه پيدا خواهد كرد؛ كما اينكه بسيارى از كشورهاى دنيا - همين كشورهاى غربى كه اينقدر دم از مبارزه‌ى با فساد مالى و پولشوئى و امثال اينها ميزنند - تا خرخره غرق در فسادند. قضاياى دولت انگليس و مجلس پارلمان انگليس را اين روزها شنيديد و همه‌ى دنيا دانستند. اين يك گوشه‌هائى از قضاياست؛ خيلى بيش از اينهاست.

اين بخش مربوط به خطاب مردم را من جمع‌بندى كنم. عزيزان من! ملت ايران! 22 خرداد يك حماسه بود. اين حماسه، تاريخى شد، جهانى شد. اگرچه بعضى از دشمنان ما در اطراف دنيا خواستند اين پيروزى مطلق نظام را، اين پيروزى حتمى را، به يك پيروزى مشكوك و قابل ترديد تبديل كنند. حتّى بعضى خواستند اين را به يك شكست ملى تبديل كنند! خواستند كام شما را تلخ كنند و نگذارند بالاترين نصاب مشاركت جهانى را دنيا به نام شما ثبت كند. خواستند اين كارها را بكنند؛ اما به نام شما ثبت شد. نميشود آن را دستكارى كرد.

رقابتها تمام شد. همه‌ى كسانى كه به اين چهار نامزد رأى دادند، مأجورند؛ ان‌شاءاللَّه اجر الهى دارند. همه‌شان در درون جبهه‌ى انقلابند، متعلق به نظامند؛ اگر با قصد قربت رأى داده باشند، عبادت هم كرده‌اند. خط انقلاب، چهل ميليون رأى دارد؛ نه بيست و چهار و نيم ميليون كه رأى به رئيس جمهور منتخب است. چهل ميليون به خط انقلاب رأى دادند.

مردم اطمينان دارند؛ اما برخى از طرفداران نامزدها هم اطمينان داشته باشند كه جمهورى اسلامى اهل خيانت در آراء مردم نيست. ساز و كارهاى قانونى انتخابات در كشور ما اجازه‌ى تقلب نميدهد. اين را هر كسى كه دست‌اندركار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصديق ميكند؛ آن هم در حد يازده ميليون تفاوت! يك وقت اختلافِ بين دو رأى، صد هزار است، پانصد هزار است، يك ميليون است، حالا ممكن است آدم بگويد يك جورى تقلب كردند، جابه جا كردند؛ اما يازده ميليون را چه جور ميشود تقلب كرد! در عين حال بنده اين را گفتم، شوراى محترم نگهبان هم همين را قبول دارند كه اگر كسانى شبهه دارند و مستنداتى ارائه ميدهند، بايد حتماً رسيدگى بشود؛ البته از مجارى قانونى؛ رسيدگى فقط از مجارى قانونى. بنده زير بار بدعتهاى غيرقانونى نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهاى قانونى شكسته شد، در آينده هيچ انتخاباتى ديگر مصونيت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتى بعضى برنده‌اند، بعضى برنده نيستند؛ هيچ انتخاباتى ديگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونيت پيدا نخواهد كرد. بنابراين همه چيز دنبال بشود، انجام بگيرد، كارهاى درست، بر طبق قانون. اگر واقعاً شبهه‌اى هست، از راه‌هاى قانونى پيگيرى بشود. قانون در اين زمينه كامل است و هيچ اشكالى در قانون نيست. همانطور كه حق دادند كه نامزدها نظارت كنند، حق دادند كه شكايت كنند، حق دادند كه بررسى بشود. بنده از شوراى محترم نگهبان خواستم كه اگر مواردى خواستند صندوقها را بازشمارى بكنند، با حضور نمايندگان خود نامزدها اين كار را بكنند. خودشان باشند، آنجا بشمرند، ثبت كنند، امضاء كنند. بنابراين، هيچ مشكلى در اين جهت وجود ندارد. اين راجع به انتخابات و خطاب به شما مردم عزيز.

اما خطاب دوم من، خطاب به سياسيون و نامزدها و گردانندگان احزاب و جريانات است. من ميخواهم عرض كنم به اين حضرات، كه امروز يك لحظه‌ى حساس تاريخى براى كشور است؛ نگاه كنيد به وضع دنيا، نگاه كنيد به وضع خاورميانه، نگاه كنيد به وضع اقتصادى عالم، نگاه كنيد به مسائل كشورهاى همسايه‌ى ما مثل عراق، مثل افغانستان، مثل پاكستان. ما در نقطه‌ى حساسى از تاريخ قرار گرفته‌ايم. همه‌ى ما وظيفه داريم كه در اين مرحله‌ى تاريخى هوشيار باشيم، دقيق باشيم، مواظب باشيم اشتباه نكنيم.

در اين قضيه‌ى انتخابات، مردم حقاً و انصافاً به وظيفه‌ى خودشان عمل كردند. وظيفه‌شان اين بود كه بيايند پاى صندوقهاى رأى، كه به بهترين وجهى اين وظيفه اداء شد؛ اما ما و شما وظائف سنگين‌ترى داريم. آن كسانى كه به يك نحوى يك نوع مرجعيتى در افكار مردم دارند؛ از اين سياسيون و رؤساى احزاب و كارگردانان جريانات سياسى، و يك عده‌اى از اينها حرف‌شنوى دارند، اينها خيلى بايد مراقب رفتار خودشان باشند؛ خيلى بايد مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها كمى افراطى‌گرى كنند، دامنه‌ى اين افراطى‌گرى در بدنه‌ى مردم به جاهاى بسيار حساس و خطرناكى خواهد رسيد كه گاهى خود آنها ديگر نميتوانند آن را جمع كنند، كه ما نمونه‌هايش را ديده‌ايم. افراط وقتى در جامعه به وجود آمد، هر حركت افراطى به افراطى‌گرى ديگران دامن ميزند. اگر نخبگان سياسى بخواهند قانون را زير پا بگذارند، يا براى اصلاح ابرو، چشم را كور كنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرج‌ها، آنهايند. من به همه‌ى اين آقايان، اين دوستان قديمى، اين برادران توصيه ميكنم بر خودتان مسلط باشيد؛ سعه‌ى صدر داشته باشيد؛ دستهاى دشمن را ببينيد؛ گرگهاى گرسنه‌ى كمين‌كرده را كه امروز ديگر نقاب ديپلماسى را يواش يواش دارند از چهره‌هايشان برميدارند و چهره‌ى حقيقى خودشان را نشان ميدهند، ببينيد؛ از اينها غفلت نكنيد.

امروز - حالا عرض خواهم كرد - ديپلماتهاى برجسته‌ى چند كشور غربى كه تا حالا با تعارفات ديپلماتيك با ما حرف ميزدند، نقاب از چهره برداشتند؛ چهره‌ى واقعى خودشان را دارند نشان ميدهند؛ «قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفى صدورهم اكبر».(5) دشمنى‌هاى خودشان با نظام اسلامى را دارند نشان ميدهند؛ از همه هم خبيث‌تر دولت انگليس. من به اين برادران عرض ميكنم، به مسئوليت پيش خداى متعال فكر كنيد: پيش خدا مسئوليد، از شما سؤال خواهد شد. آخرين وصاياى امام را به ياد بياوريد؛ قانون، فصل‌الخطاب است؛ قانون را فصل‌الخطاب بدانيد. انتخابات اصلاً براى چيست؟ انتخابات براى اين است كه همه‌ى اختلافها سر صندوق رأى حل و فصل بشود. بايد در صندوقهاى رأى معلوم بشود كه مردم چى ميخواهند، چى نميخواهند؛ نه در كف خيابانها. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتى آنهائى كه رأى نياوردند، اردوكشى خيابانى بكنند، طرفدارانشان را بكشند به خيابان؛ بعد آنهائى كه رأى آورده‌اند هم، در جواب آنها، اردوكشى كنند، بكشند به خيابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ تقصير مردم چيست؟ اين مردمى كه خيابان، محل كسب و كار آنهاست، محل رفت و آمد آنهاست، محل زندگى آنهاست، اينها چه گناهى كردند؟ كه ما ميخواهيم طرفدارهاى خودمان را به رخ آنها بكشيم؛ آن طرف يك جور، اين طرف يك جور. براى نفوذىِ تروريست - آن كسى كه ميخواهد ضربه‌ى تروريستى بزند - مسئله‌ى او مسئله‌ى سياسى نيست؛ براى او چه چيزى بهتر از پنهان شدن در ميان اين مردم؛ مردمى كه ميخواهند راهپيمائى كنند يا تجمع كنند. اگر اين تجمعات پوششى براى او درست كند، آنوقت مسئوليتش با كيست؟ الان همين چند نفرى كه در اين قضايا كشته شدند؛ از مردم عادى، از بسيج، جواب اينها را كى‌ بناست بدهد؟ واكنشهائى كه به اينها نشان داده خواهد شد - تو خيابان از شلوغى استفاده كنند، بسيج را ترور كنند، عضو نيروى انتظامى را ترور كنند - كه بالاخره واكنشى به وجود خواهد آورد، واكنش احساسى خواهد بود. محاسبه‌ى اين واكنشها با كيست؟ انسان دلش خون ميشود از بعضى از اين قضايا؛ بروند توى كوى دانشگاه، جوانها را، دانشجوها را - آن هم دانشجوهاى مؤمن و حزب‌اللهى را، نه آن شلوغ‌كن‌ها را - مورد تهاجم قرار بدهند، آنوقت شعار رهبرى هم بدهند! دل انسان خون ميشود از اين حوادث. زورآزمائى خيابانى بعد از انتخابات كار درستى نيست، بلكه به چالش كشيدن اصل انتخابات و اصل مردم‌سالارى است.

من از همه ميخواهم به اين روش خاتمه بدهند. اين روش، روش درستى نيست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئوليت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهده‌ى آنهاست.


اين تصور هم غلط است كه بعضى خيال كنند با حركات خيابانى، يك اهرم فشارى عليه نظام درست ميكنند و مسئولين نظام را مجبور ميكنند، وادار ميكنند تا به عنوان مصلحت، زير بار تحميلات آنها بروند. نه، اين هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غير قانونى، زير فشار، خود اين، شروع ديكتاتورى است. اين اشتباه محاسبه است؛ اين محاسبه‌ى غلطى است. عواقبى هم اگر پيدا كند، عواقبش مستقيماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد. اگر لازم باشد، مردم آنها را هم در نوبت خود و وقت خود خواهند شناخت.

من از همه‌ى اين دوستان، اين برادران، ميخواهم بنا را بر برادرى بگذاريد، بنا را بر تفاهم بگذاريد، قانون را رعايت كنيد. راه قانون باز است. راه محبت و صفا باز است، از اين راه برويد. و اميدوارم خداى متعال توفيق بدهد كه همه از اين راه بروند. خب، همه پيشرفت كشور را ميخواهند. جشن پيروزى چهل ميليونى را اين برادران گرامى بدارند و نگذارند دشمن اين جشن را خراب كند؛ همچنانى كه دشمن ميخواهد خراب كند. البته اگر كسانى بخواهند راه ديگرى را انتخاب بكنند، آنوقت بنده دوباره خواهم آمد و با مردم صريحتر از اين صحبت خواهم كرد.

و اما خطاب سوم، خطاب به سران استكبار و سران رسانه‌هاى استكبارى است. بنده در اين دو سه هفته، رفتار و گفتار دولتمردان آمريكا و دولتمردان چند كشور اروپائى را دنبال كردم؛ در اين هفته‌هاى نزديك به انتخابات و آن روز انتخابات و شب بعد از انتخابات، بعد هم اين دو سه روزِ بعد از انتخابات. يك وضع متغير و متفاوتى داشت. اول، قبل از شروع انتخابات جهتگيرى رسانه‌هايشان، دولتمردانشان، اين بود كه در اصلِ انتخابات ايجاد ترديد كنند، شايد شركت مردم كم بشود. البته همين نتائجى كه از اين انتخابات حاصل شد، همين نتائج را آنها هم - هم اروپائى‌ها، هم آمريكائى‌ها - حدس ميزدند؛ اما اين حركت عظيم مردم را انتظار نداشتند؛ اين كارِ 85 درصدى؛ چهل ميليونى را باور نميكردند. بعد از آنكه اين حضور عظيم ديده شد، اينها شوكه شدند؛ فهميدند چه اتفاق بزرگى در ايران افتاد؛ فهميدند كه بايد خودشان را با اين شرائط جديد وفق بدهند؛ هم در امور بين الملل، هم در امور خاورميانه و جهان اسلام، هم در مسئله‌ى هسته‌اى. در مسائل ايران شوكه شدند؛ فهميدند كه سرفصل جديدى در مسائل مربوط به جمهورى اسلامى پيدا شد، كه مجبورند اين را بپذيرند. اين مال هنگامى بود كه اين حركت عظيم مردم ديده شد و از اينجا مرتب به وسيله‌ى ايادى خودشان مخابره شد و همه‌شان اظهار تعجب كردند؛ از همان صبح جمعه اين اظهارات شروع شد، آنجا هم برخى از بازخوردهاى اين اظهارات ديده شد.

وقتى اعتراض بعضى از نامزدها را ديدند، ناگهان احساس كردند فرصتى برايشان پيش آمد. اين فرصت را مغتنم شمردند تا بتوانند موج‌سوارى كنند. لحنشان از روز شنبه و يكشنبه عوض شد و وقتى يواش يواش چشمشان افتاد به بعضى از اجتماعات مردمى كه به دعوت نامزدها مثلاً در خيابانها پيدا شدند، اميدوار شدند، يواش يواش نقابهايشان كنار رفت و حقيقت خودشان را بنا كردند نشان دادن. چند تا از وزراى خارجه و رؤساى دولتهاى چند تا كشور اروپائى و آمريكا حرفهائى زدند كه باطن آنها را به انسان نشان ميداد. از قول رئيس جمهور آمريكا نقل شد كه گفته ما منتظر چنين روزى بوديم كه مردم به خيابانها بريزند. از آن طرف نامه بنويسند، اظهار علاقه‌ى به روابط كنند، ابراز احترام به جمهورى اسلامى بكنند، از اين طرف اين حرفها را بزنند. كدام را ما باور كنيم؟

در داخل كشور هم عوامل اين عناصر خارجى به كار افتادند و خط تخريب خيابانى شروع شد؛ خط تخريب، خط آتش‌سوزى، اموال عمومى را آتش بزنند، حريم كسب و كار مردم را ناامن كنند، شيشه‌هاى دكان مردم را بشكنند، اموال بعضى از مغازه‌ها را به غارت ببرند، امنيت مردم را از جانشان و مالشان سلب كنند؛ امنيت مردم مورد تطاول اينها قرار گرفت. اين ربطى به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، اين مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست‌نشاندگان سرويسهاى جاسوسى غربى و صهيونيست است. اين كارى كه در داخل، ناشيانه از بعضى سر زد، اينها را به طمع انداخت، خيال كردند ايران هم گرجستان است (!) يك سرمايه‌دار صهيونيست آمريكائى چند سال قبل از اين، طبق ادعاى خودش كه در رسانه‌ها و در بعضى از مطبوعات نقل شد، گفت من ده ميليون دلار خرج كردم، در گرجستان انقلاب مخملى راه انداختم؛ حكومتى را بردم، حكومتى را آوردم. احمقها خيال كردند جمهورى اسلامى، ايران و اين ملت عظيم هم مثل آنجاست. ايران را با كجا مقايسه ميكنيد؟! مشكل دشمنان ما اين است كه هنوز هم ملت ايران را نشناختند.

آن چيزى كه در اين بين از همه بدتر و زشت‌تر به چشم من آمد، اين حرفهائى بود كه به عنوان دلسوزى از حقوق بشر و سختگيرى به مردم، از زبان اين دولتمردان آمريكائى صادر شد كه: ما از اينكه با مردم چنين رفتار بشود، مخالفيم؛ ما نگرانيم! شما نگران مردميد؟! شما چيزى به نام حقوق انسان را اصلاً قبول داريد؟! افغانستان را كى‌ به خاك و خون كشيد و هنوز هم دارد ميكشد؟ عراق را كى‌ زير چكمه‌ى نظاميان خودش تحقير كرد؟ در فلسطين چه كسى به دولت صهيونيست ظالم اين همه كمك سياسى و مادى كرد؟ در خود آمريكا - انسان واقعاً تعجب ميكند - در زمان دولت همين حزب دمكرات، در زمان رياست جمهورى شوهر همين بانوئى كه حالا اظهار نظر ميكند، هشتاد و چند نفر از وابستگان فرقه‌ى داوودى را زنده زنده در آتش سوزاندند. اين كه ديگر جاى انكار نيست. همين حضرات، همين دمكراتها اين كار را كردند. فرقه‌ى داوودى‌ها به قول خودشان ديويدى‌ها - به دليلى مورد غضب دولت آمريكا قرار گرفتند و به منزلى رفتند و در آنجا متحصن شدند. هر چه كردند، بيرون نيامدند. اينها خانه را آتش زدند و هشتاد تا مرد، زن، بچه تو اين خانه، زنده زنده سوختند. شما حقوق بشر ميفهميد يعنى چه؟! به نظر من اين مسئولان و سياستمداران اروپائى و آمريكائى قدرى بايستى شرم و حيا را هم براى خودشان وظيفه بدانند. جمهورى اسلامى، پرچم‌دار حقوق انسان است. دفاع ما از مردم مظلوم در فلسطين، در لبنان، در عراق، در افغانستان، در هر نقطه‌اى كه مردم مظلوم واقع شدند، نشانه‌ى همين است. نشانه‌ى اين است كه پرچم حقوق بشر به وسيله‌ى اعتقاد به اسلام، ايمان به اسلام در اين كشور برافراشته شده است. ما احتياج نداريم كه براى حقوق بشر كسى ما را نصيحت كند. خب، اين عرايض ما بود درباره‌ى انتخابات.

يك خطاب آخرى هم عرض كنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه): اى سيد ما! اى مولاى ما! ما آنچه بايد بكنيم، انجام ميدهيم؛ آنچه بايد هم گفت، هم گفتيم و خواهيم گفت. من جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندك آبروئى هم دارم كه اين را هم خود شما به ما داديد؛ همه‌ى اينها را من كف دست گرفتم، در راه اين انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم كرد؛ اينها هم نثار شما باشد. سيد ما، مولاى ما، دعا كن براى ما؛ صاحب ما توئى؛ صاحب اين كشور توئى؛ صاحب اين انقلاب توئى؛ پشتيبان ما شما هستيد؛ ما اين راه را ادامه خواهيم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهيم داد؛ در اين راه ما را با دعاى خود، با حمايت خود، با توجه خود، پشتيبانى بفرما.

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌
اذا جاء نصر اللَّه و الفتح. و رأيت النّاس يدخلون فى دين اللَّه افواجا. فسبّح بحمد ربّك و استغفره انّه كان توّابا.
و السّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‌

1) فتح: 4
2) رعد: 28
3) جمعه: 9
4) عصر: 3-1
5) آل عمران:

۱۳۸۹/۳/۲۸

آیت الله جنتی از احمدی نژاد خواست توبه کند واز زنان خواست برقعه بزنند


ایت الله جنتی در خطبه های نماز جمعه تهران با انتقاد شدید از  سخنان دکتررر احمدی نژاد  درباره پوشش گفت :
از دکتررر احمدی نژاد انتظار نمی رفت چنین موضع سخیفی درباره پوشش و روابط زن ومرد بگیرند . این نشانه نفوذ اسراییلی ها در قلب دکتررر احمدی نژاد است . من از اقای دکتررر ا.ن می خواهم در این خصوص توبه و طلب استغفار کند . قلب من آن شب از این حرف دکتررر ا.ن به شدت درد گرفت و تا صبح خواب به چشمم نیامد . خدا به سر شاهده این لیبرال ها را باید دار زد تا این جوری تو قلب دکتررر ا. ن نفوذ نکنند . ( تکبیر نماز گذاران و شعار مرگ بر منافق  لیبرال هم سر داده شد که کارشناسان احتمال دادند که به دکتررر ا. ن این شعار ها داده شده است )

که جنتی  بلافاصله گفت : البته دکتررر ا. ن فرزند خلف من هست حالا یه اشتباهی کرده که الان هم که در صف اول است به من اشاره کرد توبه کرده است و قضیه حل شده است .


ایت الله جنتی : اگر زنان برقعه می زدند ایران سومین کشور بلاخیز دنیا نمی شد.

امام جمعه تهران در ادامه خطبه های الهی و دشمن رسواکن و ملکوتی شده تهران با اشاره به انتشار اماری که ایران، را سومین کشور بلاخیز دنیا  معرفی کرده است   با لحن خاص خودشان  گفت :

مورد بعدی به مناسبت بلاخیز بودن ایران اسلامیه   که مسببش بدحجابی برخی زنان معلوم الحال است  واگر این فشارها و این نیمچه حجاب هم نبود مطمئن باشید ایران اولین کشور بلاخیز دنیا می شد . اگر امر به معروف ونهی از منکر و پلیس امنیتی اخلاقی ناموسی نسبتی بهتر کار می کرد و پوشش زنان را به درستی کنترل می کرد  ما دیگر بلاخیز نبودیم .  این ضعف پلیس امنیتی اخلاقی نسبتی است که نشان می دهد ضعیف عمل کرده است و هیچ کس نباید دست پلیس امنیتی ناموسی را ببندد. البته اگر زنان همت کنند و حجاب اسلامی را رعایت کنند دیگر سیل وزلزله و سقوط هواپیما نخواهیم داشت و اگر زنان ولایت فقیه دوست برقعه بزنند ایران اسلامی خیلی زود از صدر فهرست بلاخیزترین کشورها خارج می شود و دیگر شاهد این همه بلا نخواهیم بود .و دیگر معاند محاربی به خودش اجازه نمی دهد از مراجع تقلید سوال کند که چرا ایران سومین کشور بلاخیز دنیاست 

من همین جا از مسئولین تشکر می کنم و البته دستتون درد نکنه که بدحجابها را به دانشگاه راه ندادید و به بدحجابها نمره نمی دهید ولی باید برقعه درمدرسه و دانشگاه و ادارات  دولتی اجباری بشه و زن چه معنی میدهد که با صورت باز در خیابان تردد داشته باشد و گناه و شهوت بوجود اورد و الله بلا نازل کنند . من که 84 ساله هستم واهل تقوا و زاهد هستم  در برابر چهره زنان تاب نمی اورم و به معصیت می افتم چه برسد به جوانی که ناپاک است و به دنبال شهوت رانی است . این مهمترین کار دولت است اجباری کردن برقعه در مدارس ودانشگاهها که لغزش گناه را به پایین ترین درجه خود برسد تا الله بلا نازل نکنند واصلا زنهای بدحجاب را اعدام باید کرد  ( تکبیر نماز گذاران و پایان خطبه اول نماز جمعه و دراین فاصله امام جمعه موقت تهران تا انجا که دستش رسید گردن و پشتش را خاراند )



این بخش مستقیم از نماز جمعه 27 خرداد 1388 تنظیم شده است که  از بخش طنز بالا خنده دار تر است :
 

در بخشهای دیگر نماز جمعه  جنتی به 14 و 22 خرداد اشاره کرد که فتنه خاموش شده است و خیلی ارام برگزار شد و  درباره امام گفت : ( امام یه هیکل و گوشت بود که  دفن شده است ولی شاخصهای امام زنده است  ... امام  یه جور عمل می کرد دشمن دشمن تر می شد )
و به مطرودان نظام اشاره کرد که روشون نمیشه در میان خیل جمعیت ظاهر شوند ( تکبیر) و به اراجیف خامنه ای  در 14 خرداد اشاره کرد و تشکر کرد .
در بخش دیگر به غزه و شورای امنیت پرداخته شد و به شورای امنیت لقب شورای نا امنیت لعنتی داد و گفت : (این قطعنامه خجالت اور است ) و از مجلس و دکتررر احمدی نژاد برای بی اعتبار کردن قطعنامه  تشکر کرد و گفت :( دست دکتررر درد نکنه که این قطعنامه ها را ریشخند کرده است ) و از احمدی نژاد درباره گفته هایش درباره حجاب انتقاد کرد و در ادامه مزخرفاتش به قعطنامه من دراوردی اشاره کرد که قرار است  امشب از تلویزیون پخش  شود و از تهیه کنندگان این چرند نامه تشکر کرد و گفت : روسیاهی برای همیشه به امریکا خواهند ماند ( تکبیر)
وچند تا دعای تخمی در اخر کرد و با تکبیر نماز گذاران  خطبه دوم به پایان رسید .
  اخرین عکس جنتی بعد از پایان نماز وبلاگ یکی از دوستان که اختصاصی گرفته شده است 




۱۳۸۹/۳/۲۷

رامین مهمان پرست : جمهوری اسلامی مهد دمکراسی و آزادی است


بیانیه ۵۶ کشور عضو سازمان ملل  در شورای حقوق بشر سازمان ملل در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران در حالی صادر شد که سرکوب معترضان در ایران شدت یافته است در همین حال رامین مهمان پرست با جعلی بودن ادعاهای مطرح شده در این بیانیه گفت :

اصلا تو دنیا 220 کشور وجود داره و اگر بررسی کارشناسی صورت بگیره مشخص میشه که 23 درصد از کشورهای همسو با نروژ صهیونیستی که اخر خفقان و سرکوب در دنیاست و مردمش در رنج وعذاب هستند و هیچی ازادی ندارند وبا پول اسراییل و امریکا  برای ضایع کردن جمهوری اسلامی در جهان با غرب استکباری کار میکنه این بیانه ضعیف و مضحک را صادر کردند . این 56 کشور دنیا  هم عددی محسوب نمی شوند وناقض اصلی حقوق بشر در دنیا هستند و  در روابط جهانی جایی ندارند و از نظر ما اینها کشورهای مرده و مهره های بی خاصیت هستند و  جز اقلیت محسوب می شوند . ما  برای این جور بیانیه ها که تازه غیرالزام اور هم است تره خووررد نمی کنیم . ما اصلا از  4 بیانیه الزام اور تحریمی  شورای امنیت  برعلیه جمهوری اسلامی به جای دستمال استفاده می کنیم چه برسه به این بیانیه که نمونه این بیاینه ها در ایران تازگیها زیاد می بینم و با اشاره به بیانیه میرحسین موسوی گفت : 
این غرب نمی تونه کاری بکنه چپ و راست از داخل و خارج برای ما قطعنامه  وبیانیه صادر می کنه .
میمان پرست در جلوی خبرنگاران  برای اینکه باور کنند قطعنامه اخری شورای امنیت برعلیه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی دستمال است . آب دماغش را با برگه قطعنامه تحریمی ارسال شده از شورای امنیت  پاک کرد و فین بزرگی کرد که صدایش را خبرنگاران حاضر در جلسه مطبوعاتی ضبط کردند .
مهمان پرست در سوال اختصاصی خبرنگار ما که این تحریمها چه تاثیری بر جمهوری اسلامی داشته است گفت :
این تحریمها باعث خودکفایی و شکوفایی ما شده است مثلا از این پس که باتوم و گاز اشک اور  چینی  وروسی نمی تونیم بخریم ولی به جاش از چماق و بطری استفاده میکنیم . در روابط   بانکی  و مالی هم از سوریه ولبنان ونزوئلا استفاده می کنیم 
در مورد نفت هم از سپاه و  بسیج مستضعفان  استفاده میکنیم و قراردادی که دیروز بستیم که یه حالی هم به سپاه داده باشیم .

اصولا این برگه دستمالهای بیانیه و قطعنامه  چه داخلی چه  خارجی  بیشتر صادر  بشه برای نظام ما بهتره و ما را از دستمال بی نیاز می کنه

مهمان پرست ادامه داد :
اصلا جمهوری اسلامی مهد دمکراسی و ازادی در جهان است و این اقلیتها چه خارجی چه داخلی هیچ غلطی با این بیانیه ها نمی توانند بکنند مگه میشه با مهد دمکراسی و ازادی  در جهان جنگید.
اگر مدیریت جهان دست دکتررر ا. ن بود الان وضعیت جهان جور دیگری بود من از 144 کشور جهان  که به این قطعنامه رای ندادند می خواهم مدیریت جهان را به  دکتررر محبوب ا.ن  بدهند و در عرض یک سال جهان را عوض میکنیم و مستضعفان جهان را نجات می دهیم .و مشت محکمی به دهان غرب خواهیم زد .

 عکس رامین دماغو قبل از استفاده دستمال بیانیه

۱۳۸۹/۳/۲۶

خامنه ای گفت : دشمن ... دشمن ...دشمن ... دشمن ...


سخنرانی منتشر نشده ای از خامنه ای که  بزودی از سوی خودش در یکی از ضیافتهای ساندیس خوری  منتشر  می شود .
البته بیشتر جملات این سخنرانی تکرار جمله های  خامنه ای است  که به صورت پراکنده  در سخن رانی هایش  گفته  است .




بسم رب جبارین 

دشمن غلط کرده دشمنی  می کنه . برای چی این دشمنان با ملت ما دشمنی می کنند برای اینکه مردم دشمن شکن ما از دشمنان به قدری بدشان می اید که دشمنان را وادار می کنند دشمنی کنند . دشمن خیال کرده با دشمنی کردن با ملت ما می تونه دشمنی اش را را به رخ ما بکشاند تا ما شکست بخوریم و دشمنی با دشمن را کنار بگذاریم و با دشمن دوست بشیم ولی ملت ما مشت محکمی بر دهان دشمن می زند . دشمنان با فریب عده ای از دشمنان داخلی قصد داره  دشمنی اش  پنهانی نشون بده برای همینه که نباید گول دشمن را خورد . اصلا مردم ما دشمن شناسند .
دشمن شناسی درسی است که امام راحل دشمن رسوا کن  به ملت دشمن شناس ما نشان داد. دشمنان  چشم ندارن ببینند مردم چقدر از دشمن بیزارند . حتی دشمنان فکر می کنند با فریب ملت دشمن شکن  ما می توانند  خودشان را دوست جا بزنند و دشمنی ریا کرانه را درپیش بگیرند . نخیر دشمن بدان که ما گول به ظاهر دوستی تو دشمن را نمی خوریم .
علی دشمن شناس بود طلحه و زبیر دشمن درجه یک علی بودند . ملت علی دشمن شناس بودند و سر طلحه و زبیر را بریدند الان هم باید  ملت دشمن داخلی را پیدا کنند و سر دشمن را نمی خواد ببرید یه گوش مالی بدید کفایت می کنه ما الان در جنگ نرم جملی با دشمن هستیم و اگر دشمن شناسی  علی را به کار ببرید  مشکل حل خواهد شد .بنده نمی خواهم بگویم من را با علی صدر اسلام مقایسه کنید ولی اگر کردید اشکال نداره . بلاخره علی هم ولی فقیه بود من هم ولی فقیه هستم دیگه .
والسلام

مراسم خواستگاری با گواهی نامه ازدواج


امروز  رفته بودم خواستگاری پدر عروس گواهی نامه ازدواجم را داشت نگاه می کرد .من هم زیرکی داشتم دختره را دید می زدم که باباش گفت :
اینجا چی نوشته شما آلتتون وقتی بزرگ میشه نیم متر میشه . 
وقتی اینو گفت دختره یه لحظه جا خورد تصور اینکه نیم برایش سخت بود . پدره هم می ترسید که دخترش تلف بشه .
دیگه وقتی اینو خوند دیگه ما را تحویل نگرفت و صحبتها به حاشیه رفت . دراخر هم قرار شد من و دختره با هم یه گفتمان داشته باشیم .
دختره مدام به پاهام نگاه می کرد .دیگه طاقت نیاورد و گفت : این ماجرای نیم متر چیه ؟
امدم توضیح بدم که گفت : ببین من هم همچین بدم نمیاد ولی می ترسم بلا سرم بیاری .
گفتم : نه خانم این حرفها چیه . زمانیکه داشتند گواهی نامه صادر می کردند یه اشتباه کوچیک رخ داده است و گرنه 25 سانت هم نمیشه . میگی نه خودت ببین . بلاخره دختره راضی شد ما هم دراودیم نشان دادیم تا باورش بشه . 
بعد از اینکه دید بهونه اورد که کوچیکه .
گفتم امان از دست شما دخترا یا میگید بزرگه یا میگید کوچیکه ...

۱۳۸۹/۳/۲۵

احمدی مقدم : زن احمدی نژاد بد حجاب است و من و رادان در کهریزک نقشی نداشتیم


بازتاب مصاحبه احمدی نژاد درباره برخورد نکردن با پوشش مردم موجب واکنش شدید احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی شد که در یک مصاحبه ضمن بد حجاب خواندن همسر احمدی نژاد و با ارائه عکسی احمدی نژاد را مروج فساد و بدحجابی معرفی کرد و درادامه مصاحبه درباره نقش او رادان در باره سالگرد فجایع کهریزک گفت اصلا نمی داند کهریزک چیست و هیچ نقشی در کهریزک ندارد .

احمدی مقدم در سوال خبرنگاری در مورد اظهارات احمدی نژاد درباره برخورد با پوشش مردم گفت :
ایشون شکر زیادی تناول کردند و اگر شلغم میوه شد باجناق هم فامیل میشه . اصلا پوشش زنش را دیدید چه جوریه   یه کم از همشیره اش یاد بگیره که چه جوری حفظ حجاب می کنه من خودم چند تا از موهاشو دیدم بیرون امده بود که به خاطر خواهرش هیچی نگفتم . محمود جان من به شما علاقه دارم جلوی زنت را بگیر اینقدر بی عفتی نکنه و به کاری که به تو مربوط نیست دخالت نکن . پوشش زن خودت را درست کن نمی خواد برای ما تعیین تکلیف کنی 
در اینجا احمدی مقدم خطاب به خبرنگاران گفت :  بگم بگم  که خبرنگاران گفتند : بگوبگو
و احمدی مقدم با یک حرکت برق اسا به عکس زن احمدی نژاد که  چند تار مویش بیرون زده بود  اشاره کرد  و گفت : اقای احمدی نژاد مروج فساد در جامعه هستند.






 احمدی مقدم در ادامه مصاحبه درباره کهریزک گفت :
 که من و رادان در جنایات کهریزک نقشی نداریم  و ادامه داد :
ما اصلا از بچگی هم نمی دونستیم کهریزک خوردنیه یا پوشیدنی . من و رادان هر جا میریم با هم می شا.یم  و برای همینه که سال پیش ما اصلا شهرستان بودیم و مرخصی استعلاجی داشتیم  و با هم رفته بودیم مسافرت و اصلا تهران  و حومه نبودیم .
ما تا حالا طرف کهریزک نرفتیم و دوست هم نداریم بریم اون ورا 
اصلا تا اوین دم دسته چرا بریم کهریزک
هرکی بگه که ما در کهریزک نقش داریم یا محاربه  یا قصد محاربه داره و باید  سروشی ( کهریزکی ) بشه .

۱۳۸۹/۳/۲۴

سید روح الله خمینی چگونه مادر بزرگ سید حسن نصرالله را در لبنان باردار کرد ؟


ماجرای واقعی از تولد پدر سید حسن نصرالله و اینکه چگونه سید حسن نصرالله نوه روح الله شد

در این تحقیق میدانی  و با ارائه سند غیر قابل انکار مشخص می شود که سید حسن نصرالله نوه واقعی سید روح الله خمینی است و این سند مشت محکمی بر دهان یاوه گویانی است که ادعا می کنند سید حسن نصرالله لبنانی نوه برحق سید روح الله نیست

به تازگی کاشف به عمل امده است که سیدحسن خمینی فرزند سید احمد که تا پیش از 14 خرداد 1389 نوه سید روح الله خمینی نامیده می شد از این پس بنا به تشخیص ساندیس علی خامنه ای  در بررسی شجره طیبه وپاک ومطهر امام رحیل یافته به ملکوت اعلی  مشخص شد  نوه سید روح الله نیست بلکه سیدحسن نصرالله تروریست لبنانی نوه سید روح الله خمینی است .
این ماجرا زمانی لو رفت که مدرک مهمی بدست امده است که نشان می دهد سید روح الله در سفری که به لبنان در جوانی داشته است و نامه عاشقانه ای برای همسرش سیده خدیجه بتول فرستاده بود این نامه در بیشتر وبلاگها و سایتهای بسیجیان امده است و مورد تایید دفتر حفظ و ارزشهای امام خمینی است :

«تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد می‌گذرد ولی به حمدالله تاکنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتا جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد... ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛ روح‌الله.»

درواقع این  نامه ای بوده است که به زنی داده است که مادر بزرگ سیدحسن نصرالله بوده است واین زن از فاحشه های مسیحی لبنان بوده است که کنار ساحل یکی از شهرهای لبنان به نام طرابلس مشغول فاحشگی بوده است و سید روح الله جوان که محو تماشای دریا بوده است غرق این فاحشه مسیحی می شود نه یک دل بلکه صد دل عاشق این زن می شود و چون می فهمد مسیحی است نمی تواند با غیر مسلمان  ازدواج دائم کند صیغه  یک ساعته را  درجا می خونه و با مامان بزرگ مسیحی  سید حسن نصرالله کنار ساحل همبستر میشه و بابای سیدحسن نصرالله تشکیل میشه .
خمینی بعد از یک ساعت زنه را ول میکنه میره و به شهر بیروت میرسه و نامه عاشقانه ای برای فاحشه می فرسته و زنه بقدری تحت تاثیر قرار می گیره که به اسلام رو می اورد و مسلمان شعیه می شود و چون خمینی را دیگر پیدا نمی کنه با یک اخوند ازدواج میکنه و بچه را هم غالب می کنه به اخونده و این جوری میشه که بچه خمینی در لبنان زاده می شودو بعد هم که بابای سید حسن سید حسن را تولید میکنه و به بشریت تقدیم میکنه و به مفاخر جهانی مبدل می شود .


این شعار که بسیجیها  در حضور ساندیس علی خامنه ای سر میدادند  و
نواده روح الله  سیدحسن نصرالله
کاملا واقعی است و حالا کاملا اثبات شده است که نوه واقعی سید روح الله خمینی سیدحسن نصرالله است و سیدحسن خمینی نوه امام نیست.



۱۳۸۹/۳/۲۳

شرکت ساندیس علی مضاعف و شرکا به سود دهی رسید


شرکت معظم ساندیس علی مضاعف و شرکا به ریاست ساندیس علی خامنه ای در ابتدای سال مالی 1389 دقیقا در لحظه سال تحویل در یک فراخوان عمومی از تلویزیون حکومتی جمهوری اسلامی توسط شخص شخیص ساندیس علی  رسما افتتاح شد .


هدف از تاسیس شرکت ساندیس علی مضاعف امداد رسانی به ساندیس مداران هر جایی در مناسبتها و تجمعات خودی و غیرخودی  و ضیافتهای ساندیس خوری اعلام شده است که مشروح این خبر را دراینجا بخوانید  

شرکت ساندیس علی مضاعف در سه ماه گذشته توانسته است به میزان قابل توجه ای به سودهی برسد که تعجب وال استریت جورنال وکارشناسان اقتصادی دنیا را به همراه داشت و از اینکه تحریم ها بروی این شرکت معظم تاثیری نداشته متعجب شده اند .
اخرین ساندیس رسانی این شرکت با موفقیت در22 خرداد در تجمع غیر خودی انجام گرفت و نیروهای سرکوب گر ذوب شده درساندیس علی را پو شش قرار داد. ولی بزرگترین فعالیت این شرکت در جمعه 14خرداد در تجمع خودی محسوب می شود که بیش از 60 میلیون ساندیس را برای 2 میلیون ساندیس مدار مستقر شده سر قبر سید روح الله خمینی خیرات کردند . که موجب شگفتی جهان کفر شد .
ساندیس علی در جمع کارکنان کارخانه ساندیس علی مضاعف به مناسبت سه ماهه شدن شرکت با اعلام اینکه تا ساندیس داریم غم نداریم  و می توانیم بر قلبها حکومت کنیم گفت : تا مادامیکه که ساندیس هست ما هستیم و به بی اخلاقی های و بی نظمیهای سال پیش در توزیع ساندیس اشاره فرمودند و گفت : درسال گذشته شاهد بی اخلاقی و بی نظمیها در توزیع ساندیس بودیم که به فضل الهی شرکت ساندیس علی مضاعف در سال خر کاری مضاعف توانست اخلاق و نظم درستی به ساندیس بدهد .
ساندیس علی خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود با شاره به حدیث معتبر متواتر ((  ان  الساندیس مسخر القلوب الابصار )) از امام خمینی مرحوله به جهنم گفت :همانا قلبها ارامش می یابند با تسخیر ساندیس 
که دراینجا کارکنان همه بخشهای مربوطه و غیر مربوط  ه به وجد امده و بیش از 62 بار نام ساندیس علی را در شعارهایشان اوردند که تفاوت چندانی با شعارهای اول سال نداشت. که برخی از این شعارها در انتهای خبر امده است  .
ساندیس علی با اشاره به اخراجی های شرکت گفت : هنوز درب توبه باز است و اگر اخراجی ها توبه کنند ممکن است به پستهای خوبی در شرکت دست پیدا کنند .
خامنه ای در پایان گفت تحریم ها هیچ تاثیری در تولید توزیع و خیرات ساندیس نداشته است و موجب خودکفایی در عرصه ساندیس شده است و غرب بداند ساندیس هسته ای را به کوری چشم دشمنان سال بعد ازمایش خواهیم کرد .
تکبیر حضار تا چند ساعتی بعد از ترک ساندیس علی خامنه ای از کارخانه ساندیس علی مضاعف ادامه یافت .
پیش از سخنرانی رییس شرکت , دکتررر احمدی نژاد گماشته اجرایی ساندیس علی مضاعف با ارائه 354 نمودار و جدول که به صورت ام پی تری برای میمهانان و کارکنان به نمایش گذاشت گفت :
شرکت ساندیس علی مضاعف و شرکا به مدد الهی در سه ماهه منتهی به اول سال به سود خیلی زیادی دست یافته است که قرار است شعبه دوم این شرکت در ترکیه برای برادر انقلابی اردوغان که ضعف در تولید ساندیس دارد افتتاح شود تا تجمعات ضد صهیونیستی شان این قدر بی رونق از اب درنیاید و انگیزه ای برای حضور داشته باشند . 
در اخر دکتررر جمله معروف خود را گفت : دنیا بداندت که تحریمها موجب خودکفایی شده است و مردم ایران راضی به تحریم هستند تا زودتر پیشرفت کنند تحریمها موجب افزایش جمعیت و نیروی کار می شوند و با استخدام دراین شرکت به تولید هرچه بیشتر ساندیس کمک می شود . 

خبرنگار اعزامی ما به این همایش اعلام کرد از مجموع ساندیس ها که برروی میز چینده شده بودند تا میهمانان نظام پذیرایی شوند در ثانیه نخست حضور میهمانان نظام  بر اثر هجوم برای برداشتن ساندیس از روی میز  درگیری بوجود امد که با عنایت خاص ساندیس علی چند کارتن دیگر هم میان میهمانان نظام  توزیع شد که جهان بفهمد ساندیس علی چقدر مدبر است ؟


چند شعار که دراین جلسه از سوی کارکنان ذوب شده در ساندیس علی سر داده شده است :

دست ساندیس الله بر سر ماست- ساندیس علی رییس ماست

مرگ بر ضد ساندیس علی مضاعف و شرکا

ما اهل شرکت کوکا نیستیم که شرکت ساندیس علی مضاعف خالی بماند

ساندیس منی - رانی منی- ساندیس علی

کوکا شکنی- ساندیس علی

هر کی ساندیس نخوره گول دشمن خورده

گر نخواهی شوی رسوا ساندیس مضاعف خور

ساندیس مضاعف شده بر جنبش سبز پیروز است

مک دونالد حیا کن از ساندیس مضاعف استفاده کن



 کاریکاتور از نیک اهنگ
همین نوشته در خودنویس