والله از شما چه پنهان داشتم چند تا از این سایتهای اسلام ستیز خارجی زبان را مشاهده می کردم که چشمم افتاد به داستان سکسی حضرت محمد ( ص) با عهد و عیالش که نشان می دهد الله خیلی هوای حضرت محمد( ص) را داشته و هرجا مشکلی برای حضرت محمد پیش می امده سریع برایش ایه نازل می کرده و محمد را از مخمصه نجات میداده
ماریه قبطیه یکی از زنان رسول الله بود . ماریه یک زن سیاهپوست بود که وی را به عنوان هدیه از مصر برای محمد فرستاده بودند. داستان حرام شدن ماریه بر حضرت محمد (ص) به این قرار است که، یک روز حفصه دختر عمر بن خطاب یکی از زنان پیامبر با اجازه رسول الله به خانه پدرش( عمر ) میرود. محمد ماریه را به اتاق حفصه برده و با ماریه مشغول جماع می شود که حفصه به علتی زودتر از موعد به خانه برمیگردد و متوجه همبستری محمد با ماریه میشود. حفصه به علت اینکه محمد نوبتش را به کنیز سیاهی داده جنجال به راه می اندازد. محمد( ص) برای راضی کردن حفصه قول میدهد ماریه را بر خود حرام کند و از حفصه میخواهد این راز را پیش خود نگهدارد و با کسی در میان نگذارد. در همین هنگام الله آیه اول سوره تحریم را بر محمدبن عبدالله نازل میکند..) در این آیات ضمن ملامت حفصه و عایشه به رسول الله (ص) خطاب شد که « یا ایّها النّبیّ لم تحرّم ما أحلّ الله لک تبتغی مرضات أزواجک و الله غفورٌ رحیم. »
ای پیامبر چرا چیزی را که الله بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام میکنی و الله آمرزنده رحیم است.
فرمان الله به شکستن تحریم ماریه نشان از آن دارد که رابطه عاطفی پیامبر با ماریه فی نفسه امر مطلوبی بوده است. در نهایت ماریه نزد رسول الله(ص) ماند؛ اما توجه رسول الله (ص) به ماریه همچنان ناراحتی برخی زنان پیامبر(ص) به خصوص عایشه را در پی داشت او که در آتش حسد میسوخت و نمیتوانست آن را کاملاً پنهان کند زبان به شماتت و تهمت به ماریه میگشود تا او را از چشم حضرت بیندازد، این وضعیت با اعلان بارداری ماریه تشدید شد. از اینرو پیامبر الله(ص) ماریه را از مدینه خارج و در منطقهای به نام (عالیه) ساکن کرد و برای وی نیز همچون سایر همسرانش حجاب مقرر فرمود این مسأله بر زنهای پیامبر(ص) بسیار دشوار آمد و بر او رشک بردند.
مدتی پس از استقرار ماریه در مشربه امابراهیم، ابراهیم فرزند رسول الله (ص) در ذیحجه سال هشتم هجری به دنیا آمد، جبرئیل نازل شد و حضرت را با عنوان "ابا ابراهیم" سلام داد نقل است که بعد از تولد ابراهیم، رسول الله(ص)، ابراهیم را به عایشه نشان داد و فرمود: «ببین چقدر این بچه شبیه من است؟» عایشه از روی حسادتش این حرف حضرت را رد کرد، گفت: «او هیچ شباهتی به شما ندارد و این شباهتهایی هم که هست اثر شیر بز است.»
زمان گذشت تا اینکه بعد از چند ماه ابراهیم فرزند پیامبر(ص) از دنیا رفت در بقیع دفن شد.